
رفتم سمت تاینی مووی تلگرام و یواش زدم رو بازوش دوباره کارمو تکرار کردم وقتی دیدم بیدار نمیشه این دفعه تو صورتش زدم که مثل جن زده ها پاشد و دورور و نگاه کرد وقتی چشمش بهم خورد رفت تو بهت و بعد از چند ثانیه شروع کرد داد زدن البته باید به نکته ظریفی اشاره کنم که عربده میزد خخ31 فردین هنوز داشت عر میزد که من صدای پایی شنیدم و سریع پریدم پشت در. همون لحظه خانواده فردین وارد شدن بابای کانال تاینی موویز در تلگرام: چته پسر چه خبره نصفه شبی تاینی مووی تلگرام با لکنت گفت: رر...وو..ح نیلو جون با تعجب نگاش کرد و گفت: وا فردین جان دیونه شدی روح کجا بود بخواب حتما خواب دیدی حالا از کانال تاینی موویز در تلگرام هی اصرار از اونا انکار منم داشتم این پشت از خنده میمردم اونا که رفتن دوباره در اومدم و رفتم بالا سر تاینی مووی تلگرام تا منو دید داد زد این دفعه جیغ دخترونه میزد.
تاینی موویز تلگرام: جییغ، مامااان، روح.
تاینی موویز تلگرام: جییغ، مامااان، روح. من هی میرفتم جلو اون هی می رفت عقب. برای اینکه بیشتر بترسه خر خر میکردم. از بیرون ترسناک بودم ولی از درون داشتم میترکیدم از خنده. کانال تلگرام تاینی موویز با ترس آب دهنشو صدادار قورت داد و با لحن گریه مانندی گفت: عه روح جون تورو منو نخور من انقدر پسر خوبیم با هیچ کس کار ندارم والا یه تیکه استخون بیشتر نیستم خوردن ندارم.
که حالا اگه بخوای تو اون اتاق روبه رو یه دختر چاق و تپل و گوشتی هست اونو بخور اشاره به رایکا دیگه نتونستم طاقت بیارم و زدم زیر خنده بعد از پاک کردم اشکای ناشی از خنده رو به تاینی موویز تلگرام گفتم: خ....یلیییی با حال بود جون داداش حالا این وسط قیافه تاینی موویز در تلگرام دیدن داشت دهنش به وسعت اقیانوس آرام باز شده بود بعد از چند ثانیه که ماجرا رو تازه فهمید رو به من داد زد: احمق این چه کاری بود مردم از ترس نمیگی سکته میکنم؟؟؟ بعد هم شروع کرد به دعوا کردنم. بعد یکم دعوام کرد و منم تا دیدم هواسش نیست جیم زدم تو اتاق مهمان خخ مردم ازارم دیگه چه میشه کرد. صبح با ریختن یه مایع رو صورتم بیدارشدم که دیدم تاینی موویز تلگرام خان با یه لبخند عمیق که چیزی نمونده بود لبش جر بخوره داره منو نگاه میکنه. در حالی که داشتم خشمم و کنترل میکردم.
تاینی موویز در تلگرام خان الان یه جوری میزنمت
با عصبانیت گفتم: تاینی موویز در تلگرام خان الان یه جوری میزنمت که دیگه بهت بگن تاینی موویز تلگرام خانم وایسه حالا من بدو اون بدو من بدو اون بدو یهو نگاهم که به ساعت افتاد بلند جیغ کشیدم: آی فردین در به در شده دانشگاه دیر شد.