گفتم: چی؟ ما باید یه صیغه محرمیت بین مون بخونیم از حرفش تعجب کردم. او یک ارتباط عاشقانه خواسته بود و من با اگاهی پیشنهادش را پذیرفتم اما چیزی به اسم صیغه در میان نبود من گفتم: چرا؟
آدرس جدید سایت بهترین همسر خیلی دلبر ی نگاهش را به چشمانم سوق داد
با حالت ی سرگشته گفت: چون آدرس جدید سایت بهترین همسر خیلی دلبر ی نگاهش را به چشمانم سوق داد خوشگلی... خیلی زیاد. تو همون روز اول ادرس جديد سايت بهترين همسر روشن کردی و این خیلی خوبه ولی وقت ی دو نفر همدیگرو می خوان مگه نمی شه بدون آدرس جدید سایت بهترین همسریابی دو خط عربی با هم باشن؟
لبخند زد و گفت: شدن ی که میشه ولی همون دو خط عربی که میگی بهمون اطمینان خاطر میده چه نوع اطمینان خاطری ؟ اینکه از اون به بعد اون دو نفر به هم تعهد دارن اما همین تعهد رو میشه با عقد دائم داشت سرش را تکان داد همین طوره که میگی ولی اگر یکی از آدرس جدید سایت بهترین همسریابی دو نفر شرایط عقد دائم رو نداشته باشه آدرس سایت بهترین همسر؟
اندکی نگاهش کردم، حالت صورتش کامال جدی بود نگاهم را به زمین دادم و گفتم: شرایط شو نداری ؟ صدای محکمش را شنیدم که گفت: فعال نه اندکی بین مان سکوت شد و او گفت: ببین آدرس سایت بهترین همسر من آدمی نیستم که همه جورغلط ی با طرفم بکنم بعدم برم و به پشت سرم نگاه نکنم.. .تو رو نمیدونم ولی من وقت ی صیغه بین مون باشه این حس اطمینان رو دارم که ادرس سایت ازدواج بهترین همسر مال منی و اگر اتفاقی بین مون پیش بیاد عذاب وجدان ندارم که خارج از قانون و قاعده بوده حرفهایش یک جورهایی قانع کننده بود و البته دلگرم کننده، غیر مستقیم می گفت که تا آخرش خواهد ماند سرم را باال گرفتم، نگاهش کردم اگر بگم نه ادرس جديد سايت بهترين همسر؟
گوشه لبش به خنده آدرس جدید سایت بهترین همسر رفت و با لحن شیطنت آمیزی گفت: اونوقت برات بد میشه و این اصال خوب نیست خنده ای که تا پشت لبم میامد را پس زدم و آهسته گفتم:
آدرس سایت جدید همسریابی بهترین همسر کیفم را برداشتم
قبوله آدرس سایت جدید همسریابی بهترین همسر کیفم را برداشتم و لحظه آخری که داشتم از اتاقم بیرون میزدم توی آینه به تیپم نگاه کردم یک سرهمی سرمه ای، یقه هفت که پارچه خنک و َلختی داشت موهایم را هم لخت کرده بودم، برای اولین بار اتومو دست گرفته و به جان موهای زبان بسته ام افتادم و فکر اینکه آدرس سایت بهترین همسر حتما خوشش میاید راضی ام میکرد شال حر یر را روی سرم مرتب کردم و از پله ها پایین رفتم، آدرس جدید سایت بهترین همسر جلوی در منتظرم بود توی ماشینش که قرار گرفتم به سمتم چرخید خیره خیره براندازم کرد من سالم کردم و او گفت: اینجوری خوشگل شدی نمیگی قید مهمونی آدرس جدید سایت بهترین همسریابی و زانیار بزنم؟
با دلبری خندیدم، او سر تکان داد و استارت زد راه افتاد و گفت: برای چی اون شب هرچی اصرار کردم خونم نموندی ؟ سرم به سمتش چرخید و او با اندکی شیطنت گفت: چون صیغه کردیم فکر کردی خبر یه؟ چشمانم گشاد شد و بلند و شاکی صدایش کردم آدرس سایت بهترین همسر آهسته خندید و گفت: چرا نموندی خب ادرس سایت ازدواج بهترین همسر؟ نمی تونستم چرا ؟ نمی تونستم دیگه کمی به سمتم خم شد و با سماجت گفت: بگو آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر ایرانی اخم هایم را درهم کشیدم و گفتم: مشکل داشتم متوجهی ؟ خنده اش را کنترل کرد