همسریابی آنلاین هلو - سایت همسریابی


آیا سایت همسریابی بانو رایگان است؟

بانو بابا چرا اینجوری افتاده رو تخت؟ به دارم از عذاب وجدان میمیرم... کاش بمیرم من هم راحت بشم. سایت همسریابی بانوی بیشتر در آغوشش من رو فشرد؛ و گفت: - گذشته

آیا سایت همسریابی بانو رایگان است؟ - سایت همسریابی


همسریابی بانو

ولی من بغلش کرده بودم و بوی تنش رو استشمام میکردم؛

بعد از اینکه دلم رضا داد، دست هام رو از هم باز کردم و با چشم هایی که خیس اشک بود، گفتم: - مامان، بابا کجاست؟

دستش رو، روب سرم کشید و به سمت سایت همسریابی گل بانو مشترکشون نگاه کرد؛ با پاهای لرزون خودم رو به سایت همسریابی گل بانو رسوندم و بابام رو دیدم که با آرامش روی تخت خوابیده بود. به سمتش رفتم و روی تخت نشستم و به چهره لاغر بابام خیره شدم؛ موهای سرش سفیدتر شده بود و تکیه گاه من چه شکسته شده بود؛ و همه اینها به خاطر کار احمقانه من بود. دست بابام رو تو دستم گرفتم؛ و خیره صورتش بودم. نمیدانم کی تمام صورتم از گریه خیس شده بود و به هقهق افتاده بودم؛

ولی بابام حتی به خاطر صدای گریه من هم چشم هاش رو باز نکرد.

سایت همسریابی بانوی نمیدونم

سایت همسریابی بانوی نمیدونم کی وارد سایت همسریابی بانو شده بود که یهو بغلم کرد؛ و سرش رو، روی شونم گذاشته بود. زیر گوشم میگفت: - حوری آروم باش... سایت همسریابی بانوران جان! مسکن زدم به بابا؛ فعلا بهخاطر همین خوابه! با هق هق گفتم: - سایت همسریابی گل بانو بابا چرا اینجوری افتاده رو تخت؟ به دارم از عذاب وجدان میمیرم... کاش بمیرم من هم راحت بشم. سایت همسریابی بانوی بیشتر در آغوشش من رو فشرد؛ و گفت: - گذشتهها گذشته، سایت همسریابی بانوران تو الان باید به فکر حال باشی؛ آیندت رو طوری بسازی چشم همه اینهایی که منتظرن بازم شکست بخوری و اینبار هم آروین، ولت کنه؛ کور بشه حوری. همه منتظر یه اشتباه از تو هستن؛ پس نزار حال مامانم مثل بابا بشه. و بعد یه قطره اشکی که داشت از چشمش پایین میاومد رو با دستش پاک کرد و با لبخند گفت: - پاشو... پاشو بریم که کار داریم! به همراه سایت همسریابی بانوی،

از سایت همسریابی بانو خارج شدم؛ و به سمت سایت همسریابی بانو خودم رفتم. مانتوم رو با تونیکی که آورده بودم عوض کردم و آرایشم هم یکم پررنگتر کردم؛ و موهای سرم هم باز گذاشتم و از سایت همسریابی بانو خارج شدم که مامانم رو با جعبه که تو دستش بود رو دیدم، که با لبخند گفت: - حوری جان، این هم پاگشات عزیزم.

مطالب مشابه


آخرین مطالب