نانسی عزیزم چند بار صدات زد نشنیدی به سمت اس ام اس عاشقانه جدید خیلی قشنگ برگشتم که نگاهش رگه های مسخره به خودش گرفت از اینکه جلوی این تابلوی نقاشی سوتی داده بودم داشتم خون خودمو میخوردمشما با چیزی مثل طرف تو فکره از اطراف غافل میشه آشنایی داری؟ اس ام اس عاشقانه برای همسر اوهوم ولی با اینکه بعدش در جواب بلند صدا زدنش خودشو بزنه به اون راه بعد ادعا هم کنه آشنایی ندارم سولین برای جلوگیری از هر گونه درگیری احتمالی سریع به حرف اومد و روبه هردومون گفت: سولین بهتره این بحث تموم کنیم چه طوره؟
پوفی کشیدم و ترجیح دادم فعال سکوت کنم و چیزی نگم چون احتمال داشت اس ام اس عاشقانه اغده ای بره صاف بذاره کف دست پاشا منم که فعال سابقه خوبی ندارم اینطوری میشد غوز باال غوز اس ام اس عاشقانه برای همسر سولین جون کی میخوایی بری برنزه کنی؟ سولین با ناز یکم موهاشو تکون دادو با یه لبخند گفت: سولین به بهداد گفتم میخوام برنزه کنم گفت فکر نکنم بهت بیاد اینطوری خوشگلتری و بعد چشمکی به اس ام اس عاشقانه شب بخیر زد که باعث شد لبخند گنده ای روی لباش بشینه
اس ام اس عاشقانه صبح بخیر آره خب لازم نیست
اس ام اس عاشقانه صبح بخیر آره خب لازم نیست تو نه زیاد سفیدی نه زیاد سیاه بعد خندید که باعث شد سولین هم بخنده در همون حین درحالیکه غیر مستقیم به من نگاه میکردو حرف میزد گفت: اس ام اس عاشقانه سفید خیلی وقته دمده شده از این حرفش بدم اومد قشنگ معلوم بود منظورش از این حرف منم آخه پوست صورت من سفید بود زیاد تو ذوق نمیزد خوشگل بود اما این فقط دنبال طعنه زدن به من بود که الان منم حالیش میکردم به سمتش برگشتم و با لحن کامال خونسردی که انگار اصال از حرفی که زده حر ص نخوردم گفتم:سیاه سوخته هارو هم خیلی وقته دارن قتل عام میکنن هوای خودتو داشته باش گوله گوله یخ ریختن رو جیگرم یعنی اینقدر از این جوابی که بهش داده بودم سرخوش بودم که اندازه نداشت اس ام اس عاشقانه شب بخیر دستاش مشت شد لباشو روی هم فشرد خواست حرفی بزنه که یکهو نگاهش به پشت سرم کشیده شد باعث شد سکوت کنه چشمام سوالی شد به خاطرهمین به پشت سرم برگشتم ببینم
اس ام اس عاشقانه دوستت دارم که چشماش میخندید
چه خبره که یکهو با دیدن اس ام اس عاشقانه دوستت دارم که چشماش میخندید اما چهرش جدی و مصمم بود چشمام گرد شد
انگار جوابی که به اس ام اس عاشقانه برای همسر داده بودمو شنیده و جالب تر از اون اینکه کته هنوز تنش بود من فکر میکر دم میندازتش دور همون لحظه سروکله بهداد و دامون هم پشت سرش پیدا شد قیافه های هردوشون شادو شیطون بود که باعث میشد یکم از حالت نگرانی بیرون بیام پاشا با تهدید نیم نگاهی بهم کرد که منم سریع با چشمو ابرو به نامزد عفریتش اشاره کردم اس ام اس عاشقانه بدون سانسور سالم عزیزم خسته نباشی اس ام اس عاشقانه صبح بخیر از سرجاش بلند شد و به سمت اس ام اس عاشقانه بدون سانسور رفت پاشا هم همون لحظه کتشو از تنش دراورد و مردونه روی دستش انداخت که باعث شد اس ام اس عاشقانه اولش یکم جا بخوره اما اهمیتی ندادو به آرومی پاشارو بغل کرد اس ام اس عاشقانه صبح بخیر دلم برات تنگ شده بود بی معرفت اس ام اس عاشقانه دوستت دارم با دست آزادش به آرومی موهای اس ام اس عاشقانه جدید خیلی قشنگ رو نوازش کرد که حرصم گرفت بهداد که شاهد قیافم بود خندش گرفته بود اما با کشیدن دستی دور لباش مانع از خندیدنش شد
پاشا کارای شرکت یکم سنگین شده بود ببخش گلم من که هفته پیش اومدم خونتون دستام محکم تر از قبل مشت شد
پسره چشم سفید ببین چه راحت داشت از اینکه رفته خونشون حرف میزنه اس ام اس عاشقانه من نامزدتم هفته پیش کنارم بودی در طول این یه هفته اصال بهم یه زنگم نزدی دامون از یه مرد کامال بی احساس خوشت اومده نانی جون از همین االن بهت تسلیت میگم عوووق اس ام اس عاشقانه عشق واقعی جون ببین چه قشنگ اسمشم مخفف میکنه پسره بیشعور اس ام اس عاشقانه برای همسر هرچی باشه من بازم دوسش دارم بهداد من برم لباسامو عوض کنم دامون معلومه نهار نداریم منم برم نهار بخرم نانی توهم برای نهار بمونی اوکی؟