
چند پله ی اول رو پایین رفتم که اس ام اس عاشقانه ولنتاین خنده دار یه پسر اومد: -هیچ فکر کردی ممکنه چه اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای خواهر برامون درست کنه؟ اس ام اس عاشقانه ولنتاین خنده دار اس ام اس عاشقانه برای ولنتاین پاسخگوی اون صدا بود: -این به من ربطی نداره راجموند. خود لونیا صالح دیده. دوباره همون اس ام اس عاشقانه ولنتاین خنده دار پسره گفت: -لونیا؟ اوه اون پیرزن... یهو اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای دوست صمیمی پسرونه ی دیگه ای گفت: -تمومش کن راجموند! پیرزن؟! تو واقعاً لونیا رو به یه پیرزن تشبیه کردی؟! هِه عالیه! ببین حاال کی داره به ملکه ش توهین میکنه!
-من توهین نکردم؛ فقط دارم میگم حضور اون دختر اینجا... پس منظورشون من بودم.
اخم کمرنگی کردم و چند پله ی باقیمونده رو پایین رفتم.
دم راهپله ایستادم و گلوم رو پرصدا صاف کردم که حواسشون معطوف من شد.
اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای همسر معمولی
همه شون متعجب و اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای همسر معمولی، بهم نگاه کردن. چشمم به سوین افتاد که داشت با اخم کمرنگی نگاهم میکرد. این هم که کالً دعوا داره. -اوه الناز، اومدی؟ با اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای برادر اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای همسر، چشم از سوین و بقیه برداشتم و نگاهش کردم.-مگه با اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای خواهر شما میشه خوابید؟ اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای دوست صمیمی گفت: -ببخشید؟! تو االن چهار ساعته که خوابی، باز هم قصد خوابیدن داری عقبمونده؟
سمتش رو کردم و همین که دهن باز کردم چیزی بلغور کنم، اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای همسر گفت: -بسه، خواهشاً دوباره شروع نکنین! رو به اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای دوست صمیمی، به اس ام اس عاشقانه ولنتاین اشاره کردم و گفتم: -فقط به خاطر عشقم بهت چیزی نمیگم خال رو بینی. اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای همسر اخم پررنگی کرد و اس ام اس عاشقانه ولنتاین گفت: -بسیار خب، الناز به دوستانم معرفیت میکنم. با حرف اس ام اس عاشقانه ولنتاین، نگاهم به هشت نفر غریبهای که اونجا بودن، افتاد. چهارتا دختر و چهارتا پسر؛ البته با فاکتور اس ام اس عاشقانه ولنتاین و اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای همسر. اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای عشقم رو به دختری با موهای قرمز و چشم های تقریباً تیره ای، اشاره کرد و گفت: -این نیناست.
شاید در حد اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای همسر گَنددماغ! نگاهم روی چهره ی تانا قفل شد.
نمیدونم چرا؛ اما یه جور حس کِشش عجیبی نسبت بهش داشتم. انگار که قبالً دیدمش یا شاید زمانی با هم دوست بودیم!
حس عجیبی بود و همچنین گنگ که من رو درگیر و کنجکاو کرده بود. با اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای خواهر اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای عشقم به خودم اومد و چشم از تانا برداشتم.
اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای عشقم
نگاه ازش برداشتم و به پسر بعدی ای که اس ام اس عاشقانه ولنتاین برای عشقم اشاره میکرد، نگاه کردم. -این هم جناب دامون که فکر میکنه همه جا رئیسه. اس ام اس عاشقانه برای ولنتاین این رو با کنایه اما به شوخی گفت و اون پسره، دامون، چپ نگاهش کرد. دامون چهره ش تقریباً خشن بود، موهای سیاه و چشم های تیره. دو نفر بعدی خواهر بودن، جانسون و جنسن. هر دو چشم های آبی روشن و موهای سیاه بلندی تا روی شونه هاشون داشتن؛ اما تنها تفاوت جنسن این بود که چیزی شبیه همون پرسینگ اما عجیبتر، روی قسمت پایین لبش بود. خیره نگاهش کردم که اس ام اس عاشقانه برای ولنتاین به من اشاره کرد و رو به اونها گفت: -این هم النازه بچه ها، از روی زمین اومده. یهو نینا با هیجان سمتم اومد و ذوقزده پرسید: -اوه، از روی زمین؟ اونجا چه جوریه؟ هان؟ چه جوریه؟ از هول بودنش چشم هام گرد شد.) و قطعاً هم قیافه م با اون ریختش، شبیه اسکل ها شده! (