
نرم افزار دوستیابی میکو خم شد سمتم و گفت: برو ببینم چه می کنی! دانلود برنامه دوستیابی میکو این بار خیلی جدی پا به توپ جلو اومد این بار انگار نمی شد باهاش شوخی کرد باید یه فکر دیگه می کردیم از یه کلک دوباره نمی شد استفاده کرد داشت آروم و پا به توپ می اومد طرف مون نرم افزار دوستیابی میکو دوباره چسبیده بود به برنامه دوستیابی میکو
حواسم به نرم افزار دوستیابی میکو و توپ باشه
به جای اینکه حواسم به نرم افزار دوستیابی میکو و توپ باشه داشتم واسه کلک بعدی نقشه می کشیدم که نگاهم افتاد به یه قسمت از حیاط که یه تیکه از موزائیک شکسته بود و یه خورده گود شده بود یه لبخند خبیث اومد رو لبم که جمعش کردم خیز برداشت که بدوه و از من رد شه که منم دویدم سمتش به اون قسمت شکسته که رسیدم خودم و به سمت جلو پرت کردم فقط توی آخرین لحظه بکشه کنار و پرت نشم تو بغلش که آبروم رفته! که ای ول دقیقا همین کار و کرد رسما داشتم می افتادم تو بغلش! با چشمای گرد شده عقب کشید و خوب منم همین و می خواستم با یه پاس کوچیک توپ و انداختم جلو و خودمو آروم روی زمین ول کردم نرم افزار دوستیابی میکو که همون اول تا ته ماجرا رو خونده بود برنامه دوستیابی میکو رو ول کرده بود و دویده بود سمت دروازه
دانلود برنامه دوستیابی میکو جیغ کشید
گل بعدی هم رفت توی دروازه دانلود برنامه دوستیابی میکو جیغ کشید و دوید سمتم برنامه دوستیابی میکو با حرص داد زد: ! مینو خانم برامون دست زد چقدر این زن باحال بود! منم بلند شدم و مانتوم و تکوندم چهار چهار دانلود برنامه دوستیابی میکو پرید تو بغلم مساوی شدیم ای ول! برنامه دوستیابی میکو غر زد: انگار فینال جام جهانیه! بدون نگاه کردن به که می دونستم در حال انفجاره به نصب برنامه دوستیابی میکو گفتم: پام گیر کرد به اون تیکه شکسته! نصب برنامه دوستیابی میکو با حرص گفت: چقدر ناگهانی هر چی اتفاق هست براتون می افته! شونه ای بالا انداختم که صدای رها این بار بلند شد: تو دیگه چرا؟! خوت که روزی ده تا از این اتفاقا برات می افته منم که نمونه بارزش! و به خودش اشاره کرد از خنده در حال ترکیدن بودم ولی با جدیت و حرکت سر حرف رها رو تائید کردم