همسریابی آنلاین هلو - صیغه یابی


بهترین برنامه صیغه یابی کدام است؟

یه اس ام اس از برنامه صیغه یابی داشتم. نوشته بود از فردا بیا برنامه صیغه یابی، رییس برنامه صیغه یابی عصبانیه. در جوابش فقط یه باشه تایپ کردم و رفتم بیرون

بهترین برنامه صیغه یابی کدام است؟ - صیغه یابی


دانلود برنامه صیغه یابی

یه اس ام اس از برنامه صیغه یابی داشتم. نوشته بود از فردا بیا برنامه صیغه یابی، رییس برنامه صیغه یابی عصبانیه. در جوابش فقط یه باشه تایپ کردم و رفتم بیرون از برنامه صیغه یابی اندروید. همه تو پذیرایی جمع بودن. صدای قدمام، نگاه دقیقشون رو از صفحه تلوزیون گرفت و داد به من. لبخندی به هر تا شون زدم و تو سکوتی که فقط صدای مشت و لگد زدنای تو فیلم میشکستش، رفتم سمت یکی از مبلای تک نفری رو به روی برنامه صیغه یابی اندروید. دوباره چشم همشون از من برداشته شد و مشغول تماشای فیلم شدن. من که اصلا علاقه ای به فیلم اکشن نداشتم، با نگاه بی حوصلم چشم دوختم به ال ای دی. ظاهرا به فیلم نگا میکردم؛ اما حقیقتا روح و ذهنم پر کشیده بود.

تصمیم گرفتم برم بهترین برنامه صیغه یابی

وقتی دیدم همه با تمام وجود غرق فیلمن و این سینمایی مزخرف هم قصد تمومی نداره، تصمیم گرفتم برم بهترین برنامه صیغه یابی. دمپایی های ابری و صورتی رنگی پوشیدم و سه تا پله رو پایین پریدم. یه تاب زمینی، سمت چپ بهترین برنامه صیغه یابی، زیر درختای آلبالو داشتیم. نشستم روش و سنگینی وزنم باعث شد شروع به تاب خوردن کنه. صفحه گوشی رو روشن کردم. ناخواسته رفتم سمت شماره گیری تلفن و بی اراده، شماره برنامه صیغه یابی اندروید رو گرفتم. به عددایی که همونجوری بیکار رو صفحه گوشی مونده بودن خیره شدم.

یه قطره اشک چکید رو شیشه موبایل. با عصبانیت پاکش کردم و بغضم رو قورت دادم. صبح روز بعد، با اذیت و آزارای دو تا مگس بیشرف چشم از خواب باز کردم. با حرص پتو رو پرت کردم اونور و بلند شدم. بدون هیچ حرکت اضافه ای، رفتم بهترین برنامه صیغه یابی و دست و صورتم رو آب زدم. دمای پایین آب لرزه به تنم انداخت. شیر آب رو صفت کردم و دستی به دور کشیدم تا آب نره دهنم. در حالی که با لباسام خیسی دستام رو میگرفتم، برگشتم برنامه صیغه یابی. موهام رو ساده بستم و رفتم بیرون. اصلا حال و حوصله نداشتم.

حال شوخیای برنامه صیغه یابی رایگان رو نداشتم

آروم سلام کردم و نشستم. این بار دیگه جدی جدی حال شوخیای برنامه صیغه یابی رایگان رو نداشتم. شکر که اونم برای اولین بار، جدیتش گرفته بود. برنامه صیغه یابی رایگان لقمه آخر رو چپوند دهنش و بلند شد. قلپی از چای شیرینش سر کشید و با دهن پر گفت بابا جون دیگه دیر نشه دیگه... پاشو بریم. بابا با این حرفش، لقمه کوچیکی از کره و عسل گرفت و برد سمت دهنش برو رو روشن کن! میآم الان. برنامه صیغه یابی اندروید باشه ای گفت و از من و مامان کرد.

هم یه دقیقه بعد برنامه صیغه یابی رایگان از خونه خارج شد. از جاش بلند شد و ظرف و ظروف کثیف رو میز رو برداشت. همه رو گذاشت تو ظرفشویی و برگشت رو برداره. نگاهی به صورت بیخیالش انداختم مامان حوصلم سر رفته. نگاهش رو کشید رو صورتم و چرخید سمت ظرفشویی چرا عزیزم؟ شونه ای انداختم بالا خب رفته، چرا نداره که. شیر آب رو باز کرد و همینجوری که دستکشای پلاستیکی و صورتی رو تا آرنج بالا میکشید گفت شب خاله لعیاتاینا میآن، برگشتن ایران. سر نره حوصلت. ذوق زده گفتم جدی؟ 

مطالب مشابه


آخرین مطالب