
گفت به خاطر عالی به متن عاشقانه جدید برای بیوگرافی دروغ گفتم گفتم دارم می رم اردو متن عاشقانه جدید بیو اینستا که دیدم اگه دیر بجنبم جایی بهم نمی رسه خودمو پهن کردم روی تخت نه که قبلا نمی گفتی! با این حرف متن عاشقانه جدید تاو بیو یه وری شد و دستشو زد زیر سرشو گفت خیلی وقت بود از این دروغا نگفته بود آخه غیر از متن عاشقانه جدید برای بیو با هیشکی اینقدر راحت نبودم جات خیلی خالی بود عوضی!
متن عاشقانه جدید بیو دوباره دراز کش شد
و با مشت کوبید توی شکمم که راست روی تخت نشستم احمق روده ام اومد تو حلقم متن عاشقانه جدید بیو دوباره دراز کش شد و گفت دیگه صدا نده می خوام بخوابم متن عاشقانه جدید برای بیوگرافی کنارش دراز کشیدم و با آرنج زدن تو پهلوش و گفتم یه خورده برو اون ور تر دارم می افتم! من راحتم! مسخره! و بعد از این مکالمه بلافاصله خواب رفت منم که دیشب همش کاب وس دیده بودم و درست و حسابی نخوابیده بودم خواب رفتم نمی دونم کی بود که بیدار شدم خبری از متن عاشقانه جدید بیوگرافی نبود از دیروز که اومده بودم توی این خونه جز این اتاق فقط رفته بودم دسشوئی می دونستم طبق معمول متن عاشقانه جدید برای بیو رفته فضولی بلند شدم و دستی به سرو صورتم کشیدم
متن عاشقانه جدید بیو اینستا بود چیزی نداشتم
اینجا جز لباس تنم که همون لباسای خود متن عاشقانه جدید بیو اینستا بود چیزی نداشتم یه ساک مشکی کوچیک کنار تخت بود حتما مال متن عاشقانه جدید تاو بیو بود اومده اینجا چتر شده رفتم سراغ ساک لباسای متن عاشقانه جدید برای بیوگرافی توش بود شکر سایزمون به هم می خورد چه همه لباسم واسه خودش آورده خانم می خواد جلوی متن عاشقانه جدید برای بیو دلبری کنه عوضی پسر مردم و به کشتن می ده آخرش! لباسمو عوض کردم و متن عاشقانه جدید بیو سرک کشیدم سر و صدای حرف از آشپزخونه می اومد با تعجب رفتم سمت آشپزخونه متن عاشقانه جدید بیوگرافی ولو شده بود روی صندلی و داشتن با یه خانمه حرف می زدن و می خندیدن این دیگه کی بود رفتم جلوتر و سینه امو صاف کردم هر دوشون برگشتن طرف من تند سلام کردم سلام! متن عاشقانه جدید برای بیو از جا بلند شد و گفت اینو واسه خودم آورده بودم چرا پوشیدیش؟