همسریابی آنلاین هلو - همسر


بهترین همسر دوهمدم کیست؟

رو به بهترین همسر دوهمدم گفتم اون رو میبینی ته راهرو؟ با تعجب نگاهی بهم کرد و بعد نگاهی به راهرو انداخت و گفت آدرس جدید سایت دوهمدم چیزی نمیبینم.

بهترین همسر دوهمدم کیست؟ - همسر


بهترین همسر دوهمدم

رو به بهترین همسر دوهمدم گفتم اون رو میبینی ته راهرو؟ با تعجب نگاهی بهم کرد و بعد نگاهی به راهرو انداخت و گفت آدرس جدید سایت دوهمدم چیزی نمیبینم. نگاهی به راهروی طویل و سفید و بیروح بیمارستان کردم و گفتم نمیبینی واقعا؟ اون یارو با لباس پاره که اونجا وایستاده رو نمیبینی؟ با چشمهای گرد، نگاهم کرد و گفت دیوونه شدی؟

آدرس جدید سایت دوهمدم چیزی نمیبینم

آدرس جدید سایت دوهمدم چیزی نمیبینم. با ترس نگاهم رو بین بهترین همسر دوهمدم و اون آدم یا سایت همسریابی بهترین همسر دوهمدم یا جن یا هرچی که هست، چرخوندم. سردرگم به بهترین همسر دوهمدم نگاه کردم. سایت بهترین همسر دوهمدم عصبی گفت میخوای ایستگا بگیری بگو دیگه! محمد امشب اعصاب ندارم ها! دستی توی موهاش کشید و عصبی نگاهم کرد.

ترجیح دادم، ادامه ندم؛ چون قطعّا فکر میکرد دیوونم و یک بلایی سرم میآورد نصف شبی! پسر خوبیه؛ ولی گاهی سگ گازش میگیره! یعنی اون چی میتونه باشه؟ روح؟ اگه سایت همسریابی بهترین همسر دوهمدم چرا فقط من میبینم؟ خیالاتی شدم یا واقعیه؟ نکنه واقعاا دیوونه شدم؟ سوالات توی ذهنم هر ثانیه بیشتر و بیشتر میشد. تصمیم گرفتم با اون موجود روبهرو شم. قطعاا تصمیم احمقانهای بود؛ ا ّما آدرس جدید سایت دوهمدم از سردرگمی متنفر بودم! از جام بلند شدم و به سمتش رفتم. بهترین همسر دوهمدم با تعجب گفت کجا؟

صدای قدمهای سایت بهترین همسر دوهمدم، نوید دور شدنش رو میداد

الآن میام. منم میرم پذیرش. اوکی. صدای قدمهای سایت بهترین همسر دوهمدم، نوید دور شدنش رو میداد. با قدمهای بلند، به سمت اون آدرس جدید سایت دوهمدم حرکت کردم؛ ا ّما اون با قدمهای بلندتری پیچید تو راهروی کناری! نکته ترسناک ماجرا اینجا بود که سایه نداشت! از ترس تند تند نفس میکشیدم، انگار یکی دستاشو گذاشته بود رو گلوم و فشار میداد. با قدم های لرزون تعقیبش کردم. میرفت سمت سرد خونه. به در سرد خونه رسید. قفل بود، خوشحال از اینکه تونسته بودم گیرش بیارم، لبخندی زدم و مصمم جلو رفتم اما... از چیزی که دیدم، وحشت زده چند قدم عقب رفتم.

دستمو به دیوارگرفتم تا مانع از سقوطم بشه. زیر ل**ب زمزمه کردم از در رد شد! گیج سری تکون دادم و گفتم امکان نداره، اون یک سایت همسریابی بهترین همسر دوهمدم؟! دنیا دور سرم میچرخید، گیج بودم. [چطور ممکنه؟! یعنی تنها کسی که اونو دید منم؟ چطور سایت بهترین همسر دوهمدم متوجه اون نشد؟] راه اومده رو برگشتم و با ذهن درهم و مشغول و اعصابی داغون، به سمت پذیرش رفتم. باید هرجور شده با اون حرف بزنم. حتی اگه سایت همسریابی بهترین همسر دوهمدم باشه، اخه چطور ممکنه من سایت بهترین همسر دوهمدم رو ببینم؟! از دیشب از هر کی میپرسم اونو دیدن یا نه، میگن اصن تو بیمارستان نیست. 

مطالب مشابه


آخرین مطالب