-واضح بگم، نتایج نشون میده مقدار کمی ماده مخدره ی بهترین همسر سایت همسریابی جدید توی خونتون بوده و تحت تأثیرش بودین. چند دقیقه سکوت کردم، توی شوک بودم و نمیتونستم حتی پلک بزنم. ماده ی مخدر، اون هم توی بدن من، احتمالش زیر صفره! دستم رو، روی سرم گذاشتم، فکم میلرزید و امواج عصبی رو توی بدنم حس کردم. عصبانیت به مغزم هجوم آورد، تند از سر جام پاشدم، انگشت اشاره م رو، سایت جدید همسریابی بهترین همسر سینه م گذاشتم و با حرص توپیدم: -به من میگی یه معتادم؟
من حتی لب به سیگار نمیزنم، میفهمی؟!
کالفه سایت جدید همسریابی بهترین همسر صندلی نشستم و سرم رو بردم بین دست هام، نمیدونم از سایت همسریابی بهترین همسر ادرس جدید کمرم بنالم یا از سایت همسریابی بهترین همسر ادرس جدید وجود مخدر توی بدنم. یعنی تمام اون توهمات، همه ش به خاطر یه پودر مسخره بود؟
بدنم شل شد، اونقدر خسته شدم که ممکن بود مثل یه تیکه گوشت بیجون ورود به سایت همسریابی بهترین همسر جدید زمین سقوط کنم. اصلا حواسم به حرفهاش نبود، نمیفهمیدم چی میگفت و وسط حرفش با بیچارگی ناله کردم: -دکتر، توهم چیز بدیه؟
در واقع بهترین همسر سایت همسریابی جدید خالص نیست.
بهم هیچ جوابی نداد بهجاش بعد چند لحظه سکوت گفت: -در واقع بهترین همسر سایت همسریابی جدید خالص نیست... میدونین، شک دارم... بیشتر شبیه یه ماده مشابه بهترین همسر سایت همسریابی جدید. با این تفاوت که به نظر میاد دست ساخت انسانه با عوارض جسمانی و اعتیاد کمتر ولی تأثیرات روانی بیشتر.
قضیه پیچیده شد. نمیدونم باید عصبانی باشم یا ناراحت، اصالً بهترین همسر سایت همسریابی جدید چه کوفتیه؟ من هم دانشمند شیمی نیستم که بشینم مواد درست کنم. عینکش رو در آورد و کنار گذاشت، با دستمالی که از جیبش در آورد، عرق پیشونیش رو پاک کرد.
من هم هوفی کشیدم و از سر جام پا شدم، بدنم تیر کشید؛ ولی دیگه مهم نیست حتی اینجا بیفتم بمیرم. از اون اتاق ، با قیافه ای آویزون بیرون اومدم، نمیتونستم حرف بزنم و سایت همسریابی بهترین همسر جدید و بدون فیلتر دائم سؤال پیچم میکرد. شاید باید بیخیال همه چیز بشم،
آره بابا، بیخیال کار و مسئولیت و خانواده. تهش که میمیرم، مگه نه؟ چرا سگدو بزنم؟ سَربه زیر و آروم بدون جواب به سؤال های بیشمار سایت همسریابی بهترین همسر جدید و بدون فیلتر، رفتم. خوشبختانه بعد از مدتی اون هم دست برداشت و خونه رسیدیم. رفتم ورود به سایت همسریابی بهترین همسر جدید مبل دراز کشیدم و دست هام رو قفل کردم.
-سروش واقعاً چی شده؟ سایت همسریابی بهترین همسر جدید
-سروش واقعاً چی شده؟ سایت همسریابی بهترین همسر جدید و بدون فیلتر ! لعنتی نمیذاشت. خسته بهش نگاه کردم و آروم جواب دادم: -هیچی! شالش رو پرت کرد اونور، موهای عسلی کم پشتش رو دُم اسبی بسته بود، با جواب من برگشت و چشم غره رفت.
-دارم سایت همسریابی بهترین همسر ادرس جدید میکشم، میشه اینقدر سؤال نکنی؟ تا باالخره سکوت کرد و سرش رو انداخت پایین. همه چیز رو دوباره مرور کردم، از پنج سالگی، روزی که آراد به دنیا اومد، یازدهم آبان. چقدر گریه میکرد. یه بار زدم دهنش، بعد دستم رو گاز گرفتم چون عذاب وجدان داشتم. ما جنوب زندگی میکردیم، اصلیتاً هم جنوبی بودیم. آخر هفته با داییم میرفتم ماهیگیری، خدا رحمتش کنه.