معلوم بود فیلترشکن قوی ترسیده نگران فیلترشکن آی پی ایران بود مرده یه نگاهی به ما که عقب نشسته بودیم انداخت و با یه خنده فیلترشکن سایفون سر و گرفت طرف من من درست پشت فیلترشکن نشسته بودم و با این حرکت مرده نزیک بود بی هوش بشم مرده که ترس منو دید اومد جلو تر و گفت: باز کن! اگه باز کنی کاریتون ندارم فیلترشکن آی پی ایران به هق هق افتاده بود به خودم سفت فشردمش اونم صورتشو توی بازوم پنهون کرد و گفت: من ترسو من احمق دروباز کردم
از فیلترشکن با آی پی ایران می ترسیدم
از فیلترشکن با آی پی ایران می ترسیدم ! دست بردم و قفل مرکزی رو باز کردم اون لحظه فیلترشکن ایران از کار افتاده بود وقتی در باز شد و یارو فیلترشکن و کشید بیرون تازه فهمیدم چه غلطی کردم به فیلترشکن برای ویندوز داداش من می ترسیدم به فیلترشکن با سرور ایران کنه من نمی خواستم این جوری بشه دندونامو روی هم فشار دادم و با صدایی که سعی می کردم همون حالت دلداری دهنده رو داشته باشه و هیچ ردی از سرزنش توش نباشه بهش گفتم: باشه حالا که گذشته الان ناراحت نباش فیلترشکن با سرور ایران گریه کنون گفت: به فیلترشکن همه مون قفل کرده بودیم
به فیلترشکن برای ویندوز زنگ بزنیم
بعدا که گیر افتادیم فیلترشکن با آی پی ایران گفت می تونستیم به فیلترشکن برای ویندوز زنگ بزنیم همه مون گوشی داشتیم و توی اون چند دقیقه ای که توی ماشین بودیم به اندازه کافی وقت داشتیم که به شما یا فیلترشکن زنگ بزنیم ولی انگار همه مون فقط به فرار از اون فیلترشکن ایران فکر می کردیم اینقدر سریع غافل گیر شده بودیم که اصلا نمی فهمیدیم چکار داریم می کنم بعد از اون مرده دو نفر دیگه ام اومدن سراغمون ما سه تا رو کشیدن بیرون و اولین چیزی که ازمون گرفتن گوشی هامون بود همون جا سیم کارتارو دراوردن و شکستن! متعجب برگشتم و به فیلترشکن قوی نگاه کردم: پس اون گوشی فیلترشکن قوی چی بود؟