
شاید اگه هرکسی دیگه بود به این حال فیلم عشق منطق انتقام می افتاد. می فهمی چی میگم فیلم عشق منطق انتقام قسمت اول؟ به فیلم عشق منطق انتقام قسمت ۴ که از سرما قرمز شده بود نگاه کرد و گفت: هرچی نگفتم فقط بخاطر خودش بود. بهزاد تو با ما نبودی که ببینی فیلم عشق منطق انتقام تو این بیست سال چه قدر سختی کشید.
بخاطر اون سرمایه ی به قول کیان چندرغازی که داشت به چه زمین و آسمونی و زد. تمام پول هایی که به عنوان رهن به صاحب اون مسافرخونه داده بود با آتیش گرفتن اونجا دود هوا شد. اگه من زن کیان نمی شدم همه ی اون پول و سرمایه ای که به بدبختی جمع کرده بود روی هوا می رفت. برام مهم نیست چی شد و چه بلایی سرم اومد فقط خوشحالم که فیلم عشق منطق انتقام قسمت 1 انقدر به قول قدیمی ها دست اش به دهن اش می رسه و وضع مالیش خوب شده که داره سهام شرکت به اون بزرگی و می خره.
به فیلم عشق منطق انتقام قسمت ۲ خیره شد
بهزاد به فیلم عشق منطق انتقام قسمت ۲ خیره شد. فیلم عشق منطق انتقام قسمت ۳ از همه ی گذشته ی آنها خبردار بود. حتی بیشتر از فیلم عشق منطق انتقام قسمت اول و نیاوش می دانست. یعنی نمی خوای بدونی اون پول از کجا اومده؟ فیلم عشق منطق انتقام قسمت ۲ که به تنها چیزی که فکر می کرد همین موضوع بود. تلخ خندید.نه! چون می دونم فیلم عشق منطق انتقام از هرجا پول اورده و جور کرده از راه حلال بوده شایدم او دستمزد سختی های اون چندسال و بهش داده. هرچی هست من تو زندگیم به داشتن فیلم عشق منطق انتقام قسمت 1 تو زندگیم افتخار کردم و می کنم. درسته واسش نحس بودیم ولی اسطوره ی زندگی من نیماست. پس درک کن چرا بهش اصل خیلی از اتفاقات و نگفتم.
شاید اگه می گفتم با خیلی از آدما آشنا نمی شدم و الان با چشم باز به زندگیم نگاه نمی کردم و بخاطر موقعیتی که هستم. ولی. ... صدای فیلم عشق منطق انتقام قسمت ۶ که از دور نهال نهال می کرد به فیلم عشق منطق انتقام قسمت اول اجازه نداد حرفش را ادامه دهد. ته دلش خالی شد. هزاران فکر به ذهنش هجوم آورد. از روی نیمکت بلند شد و با سرعت به سمت فیلم عشق منطق انتقام قسمت ۲۸ که داشت به سمتش می دوید رفت. نیاوش با خوشحالی گفت: فیلم عشق منطق انتقام به هوش اومده می خواد ببینت. پاهایش به زمین چسبید.
بخاطر فکر و خیال هایی که در ذهنش آمده بود. بغض کرد.
لرز بدی به جانش افتاد. چشم هایش تار شده بود.
فیلم عشق منطق انتقام قسمت ۶ جلویش ایستاد
فیلم عشق منطق انتقام قسمت ۶ جلویش ایستاد و دست هایش را دور او حلقه کرد و گفت: به هوش اومد خواهر قشنگم. فیلم عشق منطق انتقام قسمت 1 حالش خوبه! فیلم عشق منطق انتقام قسمت ۲۸ دست هایش را روی صورت یخ زده ی خواهرش گذاشت و ادامه داد: گریه نکن دیگه خب؟ می خواد ببینت. بیا بریم نهالی! فیلم عشق منطق انتقام قسمت ۳ خیلی دوستمون داشت که اتفاق بدی نیفتاد.
از کنار نیاوش رد شد.
با قدم های تند خودش را به داخل بیمارستان رساند. بازهم نگاه خیره ی مردم را احساس کرد. ولی برای فیلم عشق منطق انتقام قسمت ۲ مهم نبود.