
زرگان و من جمله رکابد شاهد آب شدن فیلم عشق و دیگر داروها دوبله فارسی بدون سانسور بودن.
جزء جزء بدن فیلم عشق و دیگر داروها زیرنویس فارسی هضم ماده ی منحوس میشد و در آخرین لحظات زجر کشیدنش تنها به دو جمله قناعت کرد: »این فیلم عشق و دیگر داروها اپارات نیست که داره سیاره رو نجات میده! اهورا خوب میدونه که نجات سیاره با عصاره ی عشق رقم میخوره.
فیلم عشق و دیگر داروها نماشا فقط وسیله بود
« طبق گفته ی فیلم عشق و دیگر داروها زیرنویس فارسی اردوغیان، فیلم عشق و دیگر داروها نماشا فقط وسیله بود.
وسیله ای برای هضم کسی که عصاره ی عشق درون سلول به سلولش خونه کرده بود. وسیله ای که باعث شد این اکسیر حیات سه حرفی بره توی وجود خاک و بشه درمانگر و کم کنه حرارت افول ناپذیر هسته ی سیاره رو. اونا تونستن با عشق فیلم عشق و دیگر داروها با زیرنویس فارسی و وجود فیلم عشق و دیگر داروها نماشا، سیاره رو نجات بدن؛ اما رکابد با فردا فردا گفتن و دست دست کردن، عشقش رو به خاک سپرد. عشقی که تا زمان مرگش، همراهش و درد بیدرمانش بود. لب های آسمان میلرزید. دیگر نه توان ادامه دادن داشت و نه توان رو برگرداندن. اشک ریختن جلوی این پسر بی مالحظه ی مغرور، آخرین اتفاقی بود که به احتمالش فکر میکرد. بعد آن اشک های چند صباح پیش؛ ولی یادآوری رفتن فیلم عشق و دیگر داروها دوبله فارسی بدون سانسور، یادآوری تنهایی رکابد و اینکه این قصه بارها و بارها برای دخترهای شجره اش تکرار شده بود، دلش را میلرزاند. در حالی که اشک میریخت، زمزمه کرد: -از اون موقع تمام زنان نسل ما به فیلم عشق و دیگر داروها اپارات مشهور شدن.
کسانی که وسیله ای هستن برای انتقال عصاره ی عشق به سیاره هاشون.
کسانی که شاید به خودی خود و به صورت بالقوه میتونن مثل فیلم عشق و دیگر داروها اپارات نابودگر باشن
ولی وقتی با عصاره ی عشق مخلوط میشن، درمانگرن. نجات دهنده ن. معجزه ن.
درست از وقتی که پای فیلم عشق و دیگر داروها نماشا و دلش آمد وسط.
به واسطه ی گیری که دل فیلم عشق و دیگر داروها
کنج دل سیامک فیلم عشق و دیگر داروها 2010 داشت
دین و جسم فیلم عشق و دیگر داروها را نجات داد
و ماوقعش رفت و آمدهای خاله صیاد و اول صلح و بعد جنگی که با این گرگ آدمنما راه انداخت و دین و جسم فیلم عشق و دیگر داروها را نجات داد. از آن وقت ها خیلی میگذشت. از وقتی فیلم عشق و دیگر داروها آمد و گفت مرغش یک پا دارد و اگر همه به سیامک فیلم عشق و دیگر داروها 2010 به مشابه یک شیطان گوشتی سنگ هم پرتاب کنند، او عاشق اراده و جربزه اش شده است. فیلم عشق و دیگر داروها میگفت. فیلم عشق و دیگر داروها بدون سانسور میگفت و خاله بعدش رفت پیش فیلم عشق و دیگر داروها 2010.
از شایعات اینطور میشد استنباط کرد که خاله، عقدی موقت فیلم عشق و دیگر داروها دوبله فارسی بدون سانسور شده است و همان شایعه را جلوی چشم فیلم عشق و دیگر داروها بدون سانسور به عمد علم کردند تا شاید مرغ عشقش بپرد و نپرید. خاله گفت کوری؟
فیلم عشق و دیگر داروها بدون سانسور گفت
اصال دلی ندارد که دل تو را داخلش نگه دارد. فیلم عشق و دیگر داروها بدون سانسور گفت این حرف ها حالی اش نیست و عشق او لباس نیست که به این راحتی ها از تنش در بیاید. خاله، فیلم عشق و دیگر داروها بدون سانسور را بست به کارِ خانه.