کیان یه آه عمیق کشید کیان هر کدوم یه جور جا موندیم از ازدواج و الان پیر شدیم محمد میشه برگشت اگه باورهات عوض بشن نه وقت که همه باورات زیر خاک باشن سایت همسریابی خارج از ایران و کیان هر دو به هم نگاه می کردن بدون هیچ حرفی. .. آنقدر سکوتشون سنگین بود که سايت همسريابي خارج از كشور دخالت کرد بیخیال گذشت، رحمت کنه ستاره رو بیاید تا زنده هستیم قدر همو بدونیم کیان قدر برای اندازه گیریه، من حتی قدرت دوباره ایستادن رو هم ندارم سایت همسریابی ایرانیان خارج از کشور همه چی درست میشه بهت قول میدم سایت همسریابی در خارج از کشور پوزخند زد چطوری؟ با داشتن کمند ؟
بعد اون همه آبرویی که ازمون بردی؟ باز نبودی حداقل گذشته هی جلو چشمم تکرار نمی شد گذشته تموم شد قول میدم بعد از این روی آرامش رو برای هممون بسازم، فقط یک بار از ته دلت منو ببخش همین قدرشم بخاطر تصمیم سایت همسریابی در خارج از ایران وگرنه هیچی اون داغ هایی که رو تن و بدنم گذاشتی از یادم نمیبره فرزاد ای بابا بسه دیگه هر روز این مکالمه ها رو تکرار می کنید! تموم کنید دیگه هر چی بود گذشت کیان آره، گذشت. ..
معتبرترین سایت همسریابی خارج از کشور من خیلی بیشتر از دوتایی شما تاوان دادم
اونم از روی تموم آینده و آرامش زندگی منو خواهرم معتبرترین سایت همسریابی خارج از کشور من خیلی بیشتر از دوتایی شما تاوان دادم تو حقت بود اما منو کمند تو آتیش تو سوختیم سایت همسریابی در خارج از کشور بدجور دلش پر بود و سايت همسريابي خارج از كشور پشیمون، دوست نداشتم سایت همسریابی خارج از ایران جلو چشمم باشه اما وقتی به حرف های کمند فکر می کردم متوجه می شدم درست می گه، سایت همسریابی ایرانیان خارج از کشور نیاز به فرصت داره، اون تاوان داده و بخشیدن حقشه تا آخر مهمونی تو هر فرصتی سايت همسريابي ايرانيان خارج از كشور می اومد سمتم و باهام یه مکالمه راه می انداخت تا به جمع و مخصوصا کمند بفهمونه که بین ما همه چی خوب شده. خوب نشده بود اما چاره ای جز ظاهر سازی نداشتیم فکر کنم تو باطن هر دو نقشه مرگ همو می کشیدیم دنیام که باهام سر سنگین بود.
سایت همسریابی برای خارج از کشور هی سعی می کرد
سایت همسریابی برای خارج از کشور هی سعی می کرد یه جور خودش رو به دنیا نزدیک کنه اما دنیا عجیب غریب به طرف سايت همسريابي خارج از كشور کشش داشت! طوری که سایت همسریابی خارج از ایران به کمند می خندید اون حرصش در می اومد!
رسیدیم به آخرای مهمونی که یهو یه صدا مثل بمب ترکید و جایی که کمند ایستاده بود با فاصله های کم آتیش بازی های رنگ به رنگ روشن شد!! فکر کنم بقیه هم مثل من شک زده شده بودن اما وقتی دقت کردم متوجه شدم تو یه لحظه یه قسمت خالی شده بود و فقط کمند وسط مونده بود که از ترس دست گذاشت بود رو صورتش و تو خودش جمع شده بود! خواستم بدوام برم طرفش که فرزاد دستمو گرفت هیس وایسا. اینا برنامه های خود سايت همسريابي ايرانيان خارج از كشور می خواد از سایت همسریابی در خارج از ایران خواستگاری کنه، سر پیری معرکه گیریش گرفته سرمو چرخوندمش به به سایت همسریابی در خارج از کشور که تو خودش بود و به کمند نگاه می کرد نگاه انداختم بدون هیچ قطع ارتباطی زل زده بود به معتبرترین سایت همسریابی خارج از کشور. ..
واقعا سایت همسریابی خارج از ایران لیاقت کمند رو داشت ؟ ایستادم و به بقیه برنامه های این پیر مرد عاشق نگاه کردم دنیا اومد کنارم ایستاد و با ذوق گفت وای سایت همسریابی ایرانیان خارج از کشور میخواد از کمند جلو همه خواستگاری کنه!! چه قدر باحال و غیر منتظره!! سکوت کردم و جوابش رو ندادم سايت همسريابي خارج از كشور رفت داخل دایره ای که توش کمند گیر افتاده بود و ایستاد جلوش و اسمش رو صدا زد کمند ؟ سایت همسریابی برای خارج از کشور سرش رو از داخل دست هاش جدا کرد و به سايت همسريابي ايرانيان خارج از كشور نگاه انداخت محمد رسا حرف میزد می دونم خیلی باعث اذیت و آزارت شدم، می دونم دلت رو شکستم و اشتباه های زیادی کردم