چشمانم را بستم، روی نگاه کردن به ازدواج شیدایی را نداشتم دست نوازشگرش کنار صورتم نشست و پرسید: خوبی ؟.. . دکترت میگه از درد بی هوش شدی صدایش بغض آلود شد و گفت: حتما خیلی سختت بوده اره دردت به جونم؟
نفس های بی جانم را توی گلو خفه کردم تا هق نزنم و او تنم را به آغوش کشید شماتت نمی کرد فحش نمی داد بد بیراه نمی گفت و همین مرا اتش میزد اما ای کاش می گفت، ای کاش یکی می خواباند کنار گوشم تا از این شوک دربیایم سایت ازدواج شیدایی کنار پنجره ایستاده بود و بیرون را تماشا میکرد نگاهم نمی کرد کانال ازدواج شیدایی سرم نمی امد تا من کمتر خجالت بکشم و این عذاب دردناک ی بود شیدایی ازدواج موقت دستم ر ا فشرد و گفت: می دونه؟
نیاز نبود بپرسم چه کسی را می گویی. نگاهم را به دستان قفل شده مان دادم و او گفت: شمارشو حفظی ؟ اگر حفظی بگو بهش زنگ بزنم.. .حتما خبر نداره باز هم سکوت کردم و گوشی سایت ازدواج شیدایی دائم ویبره زد شیدایی ازدواج دائم کیه ؟ کانال ازدواج شیدایی ُ قلبم لرزید و بغضم گرفت سالم...
ببخش گیر بودم نتونستم جواب بدم.. .بیمارستان.. .یکم ناخوش بود.. . نه چیزی نیست تا صبح مرخص میشه تماس را که قطع کرد دلم می خواست به ازدواج شیدایی بگویم خودش فهمید دیگر نیاز نیست به او خبر بده ی فقط ای کاش سایت ازدواج شیدایی دائم یک تسلیت، بچه ات از بین رفت هم به او می گفت! ان وقت دیگر او از هیچ چیز بی خبر نبود سايت ازدواج شیدایی بالای سرم امد و به شیدایی ازدواج موقت گفت: من میرم صبح میام دنبالتون و بعد خم شد پیشانی ام را گرم بوسید و رفت و او همانی ست که تا ته دنیا میشد روی برادری اش حساب کرد...
سایت ازدواج شیدایی تا پشت در اتاق همراهی اش کرد
سایت ازدواج شیدایی تا پشت در اتاق همراهی اش کرد و صدای پچ پچ شان را می شنیدم رویا کانال ازدواج شیدایی این یارو پیداش نشدا.. . هلنم شمارشو نمیده بهش زنگ بزنم سایت ازدواج شیدایی دائم گوشیش توی کمده بزن به شارژ.. . حتما بهش زنگ میزنه، ولی ازدواج شیدایی ازت خواهش میکنم بهش فشار نیار زندگی شخصیش به خودش مربوطه رویا به سراغ وسایلم رفت وهمین که گوشی ام را به شارژ زد و روشنش کرد.
شیدایی ازدواج موقت تماس را وصل کرد
تماس گرفت شیدایی ازدواج دائم اسکر ین موبایلم را به سمتم گرفت سیو کرده بودم Bنامش را رویا خودشه ؟ سرم را به تایید تکان دادم و شیدایی ازدواج موقت تماس را وصل کرد و قلبم تپش گرفت به عمد اعتراض نکردم می خواستم ببینم برهان در این شرایط چه میکند رویا من خاله ی هلنم پشت خط سکوت بود اما سایت ازدواج شیدایی باز هم ادامه دادن نمیدونم خبر دارین یا نه...
مکث کرد تا از شخص پشت خط واکنشی بگیرد، تا سکوتش را بشکند و قطعا اگر صحبت میکرد صدایش معروف تر از چهره اش بود.. . ازدواج شیدایی پوفی کرد و ادامه داد نمی دونم چرا روزه ی سکوت گرفتین اما باید بگم که بدونید .. ظاهرا بچه شما رو تماس قطع شد و شیدایی ازدواج دائم شوکه رو به من گفت: این واقعا یا خودشو زده به سايت ازدواج شیدایی ؟! آه عمیقی از ته دل کشیدم و نگاهم را از پنجره به سیاهی شب دادم هلن ؟ شیدایی ازدواج موقت نگاهش به اسکر ین گوشی من بود و گفت: پیام داده کدوم بیمارستان ؟ برای لحظه ای، تنها برای لحظه ای دلم قرص شد یعنی می اید.