برات دارم اقا . .. به من پشت میکنی می خوابی؟
دیروز را گروه تلگرام صیغه حلال کرده بود
سایت صیغه یابی در تلگرام آهسته اتاق را ترک کردم تا بیدارش نکنم هنوز برای بیدار شدنش زود بود تمام دیروز را گروه تلگرام صیغه حلال کرده بود تا آنجایی که میدانستم دو کوچه سایت صيغه يابي در تلگرام گروه یک مغازه نانوایی بود برای همین لباس پوشیدم و برای خر ید بربر ی تازه از خانه بیرون زدم همان دو کوچه فاصله را به قدری طولش دادم و مثل دیوانه ها به در و دیوار خانه ها و درختان ازگیل و خرمالو و نارنج نگاه کردم که وقتی به خانه برگشتم یک ساعت ی گذشته بود و سایت صیغه یابی در تلگرام حت ی از جایش تکان هم نخورده بود به آشپزخانه رفتم.
ضبط دو کاست پدرم هنوز گوشه میز زیر پنجره آشپزخانه بود دستم را دراز کردم صیغه تهران بدون پیش پرداخت و با تردید دکمه پلی را فشردم و معین شروع به خواندن کرد آهنگ هوس بود و بابا عاشق این آهنگ... میز صبحانه را فراهم کردم و شیر داغ را توی فنجان ها ریختم و به عقب برگشتم و برای لحظه ای قلبم ایستاد! سایت صیغه یابی در تلگرام به دیوار تکیه داده بود و مرا تماشا میکرد دستم را روی سینه ام گذاشتم و گفتم: اوف زهره ترک شدم لبخندش را گسترش داد.
تکیه اش را از دیوار گرفت و جلو آمد پشت یکی از صندلی ها نشست و گفت: فکر کردی روح باباته ؟! چشم غره ای حواله اش کردم و گفتم: ایستگاه گرفت ی ازم ؟ لقمه ای نان و پنیر توی دهانش چپاند و گفت: من غلط بکنم لقمه اش را فرو داد نگاه عمیقی به من انداخت و گفت: قصدی نداشتم، ناراحت شدی ؟ جرعه ای از شیر گرم نوشیدم و نگاهم را دادم به درخت چنار کنار پنجره که با هر نسیم شاخ و برگش را به پنجره می مالید آهسته گفتم: نه پرمحبتی به من انداخت و ُ دست دراز کرد موهایم را از صورتم کنار زد و نگاه گفت: کی نون تازه خر یدی؟
کانال ازدواج موقت با عکس چاقو را در دل کره فرو بردم و گفتم: همون موقع که تو همچنان پشت به من خوابیده بودی نگاهش را دزدید و گفت: خیلی خسته بودم خسته بود اما دستش برایم رو بود...
من به سایت صيغه يابي در تلگرام گروه نیومده بود
استکان کمر باریک چای اش را پر کردم و او گفت: مهندس معمار خونتون کی بوده ؟ شانه ام را باال دادم و گفتم: نمیدونم اون موقع هنوز من به سایت صيغه يابي در تلگرام گروه نیومده بود نگاهی حسرت بار به در و دیوار خانه انداختم و گفتم: بیست و هشت سالشه با لحنی که شیطنت درش موج میزد گفت: ببینم. .. کانال ازدواج موقت با عکس اون استخر ی که تو عکست با بابات دیدم تو این خونه بود اره؟
گروه تلگرام صیغه حلال هم شیطتنم گل کرد، ساعدم را روی میز گذاشتم به سمتش خم شدم چشمانم را توی چشمان مشتاقش فیکس کردم و گفتم: اوهوم. .. زیر زمینه لبانم را فر یبنده جلو دادم بیشتر به جلو خم شدم و گفتم: هوس شنا به سرت زده؟
نگاهش از صورتم کنار نمی رفت و من همین را می خواستم گوشه لبم را گزیدم و خیره به او منتظر جوابش ماندم سایت صیغه یابی در تلگرام با چشمان خوش حالتش، لبان خوش فرمش و ناز ذات ی اش توی چشمانم زل زده بود و همانجا فاتحه خودم را خواندم، کنار سایت صيغه يابي در تلگرام گروه دختر خودداری غیرممکن بود صدایش را شنیدم که پرسید هوس شنا به سرت زده ؟ زبانم را گاز گرفتم که نگویم٬ مگر نه که ما عاشق یکدیگریم ؟ مگر نه که به هم صیغه تهران بدون پیش پرداخت ؟ پس منتظر چه هستیم ؟!! کمی خودم را جلو کشیدم، آهسته گفتم: خوشگلی درست. .. عاشقتم درست. ..