همسریابی آنلاین هلو - همدم یابی


سایت همدم یابی در ایران

همسایه ها خواب بودن؛ یا به درک که اصلا... نکردم!! . تکیه به در دادم و محکم چشم بستم تمام این مدت درست مثل یه فیلم سینمایی وحشت ناک از جلوی چشمم رد شد

سایت همدم یابی در ایران - همدم یابی


آدرس سایت همدم یابی

به جانیار نگاه کردم که داشت با گوشیش شماره ای رو میگرفت به ساعت مچیم نگاه کردم اون خونسرد سایت همدم برای همسریابیتظر پاسخ فرد پشت خط بود و که بالاخره انتظار به سر رسید: سالم خونه ای؟ .... میام تا یک ساعت دیگه. قطع کرد و به سایت رسمی همسر یابی همدم چشم دوخت و آروم شونه بالا انداخت: دیگه. یکم هول شدم یعنی چیکار کنم؟ نمیدونم از حالت چشمام و دستپاچگیم چی دستگیرش شد که گفت: باز زل زدم بهش معلومه که توقعه ندارم اما خونه ما سه خوابه بود. چی ازش میخواستم اصلا معلوم هست؟ تو همین کشش و مکش با عقلم بودم

حرص خودم رو میخوردم که چطوری رفتم تو باتلاق در عرض کمتر از دوماه!! درهمین هین زنگ دوباره گوشیش و بوق اول به دومش نرسید جواب داد اینبار کمی کلافه: چیه سایت همدم یابی دارم میام دیگه. پوست صورتم جمع شد و دستام به طرز عجیبی دون دون شد و موهای دستم سیخ شد. منی که کنارش بودم انگار زنش نبودم. یه جوری مثلا غریبه ها از ماشینش بیرونم میکنه که بره پیش سایت همدم یابی؟ دیده بشه با حرص از ماشین پیاده چشمی چرخوندم تا کمتر عصبانی شدم و به سرعت کلید انداختم و وارد خونه شدم. در رو محکم کوبیدم به درک که ساعت 1 نصف شب بود به درک که همسایه ها خواب بودن؛ یا به درک که اصلا... نکردم!! . تکیه به در دادم و محکم چشم بستم تمام این مدت درست مثل یه فیلم سینمایی وحشت ناک از جلوی چشمم رد شد

آدمی شدم که سایت همدم برای همسریابی جلو به یه زن دیگه میگه میام خونت! 

واقعا پوست کلفت بودم آدمی شدم که سایت همدم برای همسریابی جلو به یه زن دیگه میگه میام خونت! حواسم نیست چقدر فکم رو روی هم فشار دادم اما با صدای ساییده شدن دندون های کرسیم شدت فشار رو کم کردم و چشم باز کردم به حیاط کوچیکمون و بعد به در ورودی راهرومون نگاه کردم کاش اون شب پام قلم میشدم و بالا نمیرفتم؛نمیرفتم و نمیدیدم نامه ای رو که برام حکم مرگ رو داشت. قدم اول رو برمیدارم به لباس های سفیدم نگاه میکنم عقد با شکوهم زبان زد همه دنیا میشد تو رویاهام اما عقد امروز دور از تصوراتم بود. پوزخند درد آوری میزنم هیچ چیز از این بدتر نیست که پدر و مادر ندارم که اسمم رو میشه گذاشت بچه یتیم

این ورود به سایت همدم رو تمام عمر بس بود

این ورود به سایت همدم رو تمام عمر بس بود برای درد کشیدن.از پله ها بالا رفتم و در ورودی در زدم و سایت همدم یابی در رو باز کرد. با لباس تو خونه بود با دیدنم آروم گفت: میدونستم بالا نمیاد. یه قدم جلو رفتم و با دست کنارش زدم و وارد خونه شدم. دلم فقط خواب میخواست خواب بدون بیداری اما سایت همدم یابی، تنها کسم و تنها کسش که منم! چشمام میسوزه و فقط به طرف اتاقم پرواز میکنم.

مطالب مشابه


آخرین مطالب