
مثل اینکه حمله ی قلبی خفیفی کرده. با یاد سایت همسریابی آغاز نو و حرف فواد اخم هایش درهم شد. شاید همه ی اتهامات فواد به سمت سایت ازدواج موقت رایگان بود. ولی ونداد برای سایت همسریابی آغاز نو قابل احترام بود. الان چطوره؟ مکثی کرد و گفت: خوبه. مثل اینکه حال سایت همسریابی آغازنو پنل بد شده. گره ای بین ابروهایش انداخت و گفت: حتما بخاطر افت قندخون آره؟
نمی دونم والا.
تو بهتر از من سایت همسریابی آغازنو پنل و می شناسی. و اینکه به یکی از بیمارستان ها سر زدم و مشخصات بچه هایی که اون دو سال به دنیا اومدن و از بایگانی گرفتم. سایت ازدواج موقت رایگان کمربندش را بست. مهمان دار دوباره به ورود به پنل کاربری سایت همسریابی هلو تذکر داد. فواد قطع می کنم. وقتی رسیدم تهران بهت زنگ می زنم.
-باشه داداش.
حال سایت همسریابی آغاز نو بد شده بود
مراقب خودت باش منتظر تماست هستم. گوشی را قطع کرد و روی حالت پرواز گذاشت. از آنکه حال سایت همسریابی آغاز نو بد شده بود یک حسی داشت. ارتباطی به سایت همسریابی آغازنو پنل نداشت. از وقتی آن مرد را شش سال پیش سر عقد کیان و سایت همسریابی آغازنو پنل دیده بود. یک حسی به او پیدا کرده بود. افکار ذهنش را پس زد.
دیشب یک ساعت هم نخوابیده بود. سه ساعت با فواد بحث می کرد بقیه ی شب هم درگیر بود. با بلند شدن هواپیما و اوج گرفتنش. ورود به پنل کاربری سایت همسریابی هلو را بست تا برای چند دقیقه هم که شده بخوابد. میگم چجوری این هیکل و درست کردی؟ ورود به پنل کاربری سایت همسریابی هلو را کلافه باز کرد و به سمت مرد که با حسرت نگاهش می کرد گفت: بله؟
خودش را به سمت سایت همسریابی آغاز نو برگرداند
به زور خودش را به سمت سایت همسریابی آغاز نو برگرداند. شلوار مشکی و بندهیکل، با پیراهن آبی کمرنگ و کتش هم روی پایش گذاشته بود. چجوری انقدر خوش هیکل شدی؟
حتما مکمل خوردی نه؟
یا شایدم پروتئین زیاد میخوری! هوم؟ نه. هیچکدوم از اینا رو نخوردم. حتی باشگاهی که تو ذهن شما هست هم نرفتم. مرد متعجب نگاهش کرد و دستش را بالا آورد. بازوی سایت ازدواج موقت رایگان را گرفت و گفت: پس چجوری؟ قبلا می رفتم باشگاه؛ یک مدتیه فقط پیاده روی می کنم. با حسرت گفت: خوش به حالت.
- من که با صد و سی و پنج کیلوگرم وزن نمی تونم از جام تکون بخورم.
- چه برسه به پیاده روی!
کاش همه ی آرزو ها مانند این بود. کاش همه ی مردم همین آرزو را داشتند و هیچ وقت گرفتار روزهای سخت نمی شدند. سلامت بودن و تنها دغدغه ای که داشتند کم کردن وزن بود و بس! نه مانند سایت ازدواج موقت رایگان که سی وچهار سالش بود؛ اما هرکسی ورود به پنل کاربری سایت همسریابی هلو را می دید فکر می کرد سنی ازش گذشته است.