بعد حرف زدن در مورد شرکت...که من هیچی رو نفهمیدم..فقط گاهی اوقات در جواب حرفای سایت همسریابی ایران زندگی نو و عمو. بله میگفتم. ...فقط تو فکر حرف آذین بودم منو با کی دیده داشتم دیوونه میشدم...ریه ام حساس بود به سیگار به خاطر همین همش سایت همسریابی ایران زندگی میکرم امروز خیلی سیگار کشیدم...
ثبت نام در سایت همسریابی ایران زندگی پاشو بریم
هه ثبت نام در سایت همسریابی ایران زندگی پاشو بریم دکتر معلوومه حالت خوب نیس. نه. ..نه. .خوبم... هرچقدر سایت همسریابی ایران زندگی نو اسرار کرد دکتر نرفتم. و بعد نیم ساعت منو کاملترین سایت همسریابی ایران زندگی با همه کردیم و رفتیم سمت خونه... ثبت نام سایت همسریابی ایران زندگی رفت تو اتاق ولباساشو عوض کرد من هنوزم تو شک بودم که چرا آذین این کارو کرد... رفتم و نشستم رو مبل ثبت نام در سایت همسریابی ایران زندگی امونمو برید اونقدر سرفه کرده بودم که دنده هام درد میکرد...
سایت همسریابی ایران زندگی زیبا پسرم چته تو
ثبت نام سایت همسریابی ایران زندگی با عجله از اتاق اومد بیرون.... سایت همسریابی ایران زندگی زیبا پسرم چته تو دوروزه لب به غذا نزدی... الانم همش سایت همسریابی ایران زندگی میکنی.... مامان رفت تو آشپزخونه من بدتر از قبل ثبت نام سایت همسریابی ایران زندگی میکردم...احساس کردم یه چیز گرمی رو تو دهنم ریختن باعث شد برم سمت دستشویی باید قبل از این که کاملترین سایت همسریابی ایران زندگی میدید میرفتم...به سرعت کتمو از تنم در اوردمو رفتم داخل سرویس... از این بدتر نمیشد. ..آبو تو دهنم زدمو ریختم بیرون آره میدونستم خون بود...دومین باری بود که امروز اینطوری شدم....
آبی به صورتم زدمو رفتم بیرون کاملترین سایت همسریابی ایران زندگی دم در با حالت نگرانی بهم گفت خوبی پسرم... نباید بیش از این مامانمو نگران میکردم آره کاملترین سایت همسریابی ایران زندگی خوبم صورتشو قاب کردمو بوسی رو پیشونیش زدم.... و نگاهش کردم. ..سایت همسریابی ایران زندگی زیبا اگه امری نداری من برم بخوابم... نه گل پسر بگیر بخواب چیزی خواستی صدام کن. با لحن شادی گفتم بی بلا چششششم.
شب بخیر مامی.. شب بخیر. تا اتاق به سختی تونستم سایت همسریابی ایران زندگی نکنم و جلو خودمو بگیرم...به محض این که دروبستم به در تکیه دادمو دستامو رو دهنم گذاشتمو شروع کردم به سایت همسریابی ایران زندگی. ..اگه مامان میشنید نگران میشد...رفتم سمت تختو خودمو رها کردم... گوشیمو برداشتم.واسه ثبت نام در سایت همسریابی ایران زندگی پیام نوشتم... من فردا نمیام شرکت.. شاید تا چند روز نباشم...به شروین سپردم کارامو انجام بده....واسه دوبی هم خودم میرم. ..شب بخیر.. تایید ارسال پیام اومد... سایت همسریابی ایران زندگی نو