همسریابی آنلاین هلو - شبکه همسریابی


شبکه همسریابی دو همدل چند عضو دارد؟

عروسی امشب با تمام عروسی ها فرق داشت، عشقی در میان نبود، بود اما یک طرفه و در سایه... عاشق بود آدرس جدید دو همدل اما یک طرفه، درسایه!

شبکه همسریابی دو همدل چند عضو دارد؟ - شبکه همسریابی


آدرس شبکه همسریابی دو همدل

لب باز میکند: اون موقعه یه بچه سرجهازیم نبود. جاوید سکوت میکند و دستی در جیبش میکند و دسته ای تراول در می آورد و روی سر شبکه همسریابی دو همدل می رقصیدن میگیرد که فوق العاده با ورود ب سایت همسریابی دوهمدم هم انگار با آن حرف جاوید جا فت و ناز برایش کمرش را خم میکند مردم تشویقشان میکنند و در دل حسرت این عشق را میخورند... چقدر عاشق هم هستند! عروسی امشب با تمام عروسی ها فرق داشت، عشقی در میان نبود، بود اما یک طرفه و در سایه... عاشق بود آدرس جدید دو همدل اما یک طرفه، درسایه! از طرفی قلبش آرام میگیرد زنش شده، َ ش میکند حداقل از دختر های رنگارنگش جدایش کرده، همین آرام.

با او میرقصد در ابرها سیر میکند. داماد را به سالن مردانه میخوانند، جاوید دلش نمیخواهد برود خصلت دختر باز هاست. خنده داره است زنانه را بیشتر دوست دارد نمیداند برای چه! ؟ پیشانی آدرس جدید دو همدل را میبوسد و باز عده ای از حساد و حسرت میمیرند. سالن را ترک میکند آهنگی پخش میشود شبکه همسریابی دو همدل مینشیند و اکثر زن ها وسط سالن می آیند و میرقصند. ورود ب سایت همسریابی دوهمدم رو به خواهرش میکند: تشنمه. ساغر سریع کمی آب برایش فراهم میکند از روی میز کنارش و به دستش میدهد. زن عمو جلو می آید: خیلی ماه شدی عزیزم. ورود ب سایت همسریابی دوهمدم لیوان را به ساغر میدهد و به رسم عروس بودن جلوی پای مادرشوهرش برمیخیزد.

قوانین سایت همسریابی دوهمدم و جاوید در راه رفتن به خانه ی جاوید هستند

عروسی با تمام خوبی ها و بدی هایش تمام میشود، قوانین سایت همسریابی دوهمدم و جاوید در راه رفتن به خانه ی جاوید هستند، کالمی بینشان ردوبدل نمیشود هردو سکوت کرده اند جاوید شیطنت میکند و گاهی الیی میکشد و بوق میزند... شبکه همسریابی دو همدل حتی نمیداند امشب در خانه ی جاوید لباسی دارد بپوشد؟ در این یک هفته حتی یک بار از او نخواسته که لباسی یا اساسی بیاورد. بوق بوق میکنند و به دنبال ماشین عروس گاز میدهند. جاوید به طرف کوچه فرمان کج میکند و وارد کوچه میشود، کمی جلوتر دم در خانه اش ترمز میزند.

عروس را پیاده میکند عمو و زن عمو جلو می آید عمو دستی به بازوی جاوید میزند: از امروز به بعد من پدر زنتم. پس نخواه دخترم رو اذیت کنی. جاوید دستی روی چشمش میگذارد آدرس جدید دو همدل با بغض لبخند میزند زن عمو جلو می آید و هر دو را بغل میکند رو به قوانین سایت همسریابی دوهمدم میگوید: بالاخره عروسم شدی. صنم سر به زیر می اندازد زن عمو ادامه میدهد: بیامرزه جهانم رو. شبکه همسریابی دو همدل محکم پلک میزند و جاوید گنگ به مادرش نگاه میکند.

ورود ب سایت همسریابی دوهمدم را بغل میکند

ساغر جلو می آید و ورود ب سایت همسریابی دوهمدم را بغل میکند رو به جاوید میگوید: اگر اجازه بدی تا یک هفته دیگه جهاز صنمم میاد. جاوید اخمی میکند دلش نمیخواهد جهازی بیاورد دختری که بی عشق با او ازدواج کرده بود این ازدواج دوامی نداشت: خونه من همه چیز داره هرچی دلش نخواد براش نو و عوض میکنم اسم جهاز نبر. ساغر میخواهد لب باز کند که جاوید با تحکم میگوید: همین که میگمه.

مطالب مشابه


آخرین مطالب