تولد تولد تولدت مبارک زانیار بلند شد ایستاد و همانطور که کیک دست رویا بود شمع ها را فوت کرد و گونه رویا را بوسید کیک را برای دسر خوردیم و رویا صدای آهنگ را بلند کرد و سرخوش به میان امد حسابش از دستم در رفته بود که چقدر وقت است نرقصیده ام او گفته بود تنها برای خودش برقصم، حس میکردم زیادی به او و حرفهایش بها داده بودم لیوان نوشیدنی را سر کشیدم و برخاستم...
رویا با خوشحالی خندید، صیغه یابی شیدایی سوت کشید، صیغه یابی شیدای به مبل تکیه داد و با نگاه نافذش خیره ام شد. .. سایت همسریابی صیغه یابی شیدایی که چیز پنهانی سایت صیغه یابی شیدای نبود او با خیال راحت تری خیره ام میشد برای بار دوم از ربات صیغه یابی شیدایی خواستم برایم نوشیدنی بر یزد و نگاهش به چشمانم رسید، عادتم را میدانست، من اهل نوشیدنی نبودم و حاال مرا چه شده بود؟
صیغه یابی شیدایی با تردید لیوانم را پر کرد
صیغه یابی شیدایی با تردید لیوانم را پر کرد و آهسته لب زد خوبی ؟ اینو می خورم که خوب باشم! و بعد لیوانم را سایت صیغه یابی شیدایی رفتم و از زیر تیغ نگاه صیغه یابی شیدای رد شدم و دوباره به رویا پیوستم نمیدانم سرخوشی را تجربه کرده اید یا نه، یا بهتر بگویم شما از چه دسته ای هستید ؟ از همان ها که در زمان خوشحالی تمام بدبخت ی ها و کمبود هایشان یاداوری میشود و در خود فرو میروند گاه ی و گریه سر میدهند و یا انهایی که خود را خوشبخت ترین تصور میکنند به ترک دیوار می خندند و از رقص کم نمی اورند ؟!
خوشبختانه یا بدبختانه ربات صیغه یابی شیدایی از دسته ی دوم بودم، رقصیدم و رقصیدم حت ی دست صیغه یابی شیدای را هم گرفتم تا همراه ی ام کند اما او تنها به حالم خندید و از جایش تکان نخورد نترس اقا معروفه، صیغه یابی موقت شیدایی دوربین موربین نداره پاشو صدایم لش و بی حال نبود و این دومین بار بود. ..! بار اول را خوب به خاطر دارم، تولد هجده سالگی ام بود و با صیغه یابی شیدایی تنها بودیم سایت صیغه یابی شیدایی اگه منم همراه شما بخورم مگه چی میشه سایت صیغه یابی موقت شیدایی؟
ته لیوان را نوشیدنی ریخت و با همان لبخند همیشگی اش گفت: بخور! با اندکی تردید لیوان را پیش کشیدم و بعد خوردم دوباره و سه باره و چهارباره هم ریخت. .. هدفش را می دانستم، می خواست بار اول را در کنار خودش تجربه کرده باشم، می خواست تا تهش رفته باشم که بعد ها در کنار غریبه ها کار دست خودم ندهم. ..! آن شب بابا همه جوره همر اهم بود. .. صیغه یابی موقت شیدایی رقصید خندید دیوانه بازی هایمان را که دیگر نگو اما ته تهش او سایت صیغه یابی شیدای بود می دانستم هرچه بشود او هست خیالم راحت بود...
سایت صیغه یابی شیدایی نشانم داده بود
از ان شب به بعد به حد اعتدال خوردم چون ته تهش را سایت صیغه یابی شیدایی نشانم داده بود ربات صیغه یابی شیدایی دیگر خیالم راحت نبود چون او دیگر نبود، او مرا تنها گذاشته و رفته بود دست صیغه یابی شیدای را کشیدم و گفتم: پاشو جناب سایت صیغه یابی موقت شیدایی قرار نیست کسی از رقص من و تو فیلم بگیره و پخش کنه ابتدا اخم کرد، حرفم به مذاقش خوش نیامده بود اما بعد برخاست و همراهم شد در آغوشش میرقصیدم و خود ناکسش هم خوب بلد بود برقصد و مرا برقصاند که همین موجب خنده بیشترمان شده بود...
در خلوت مان تانگو زیاد رقصیده بودیم ولی این بار با اهنگ های شاد شهره و شیال نگویم برایتان که چه میکرد. ..! صیغه یابی شیدایی هم که به سایت همسریابی صیغه یابی شیدایی پیوست پایکوبی مان تکمیل شد و از سر و صدایمان هرکس نمیدانست خیال میکرد یک لشکریم