فیلم عشق اجاره ای فصل اول قسمت 39 سرخ شده بود. سريال تركي مثل عشق اجاره اي با یاد بدبختی هایی که این سالها کشیده بودند دوباره روانه ی صورتش شد. کاش این اتفاقات نمی افتاد کاش همون روز که قرص خوردم به بیمارستان نمی رسیدم و می مردم و این روزای تلخ و نمی دیدم. چهره ی مات فیلم عشق اجاره ای که جلوی در نشسته بود از جلوی چشم اش رد شد.
جان کندن ها و به این در و آن در زدن هایش برای آوردن یک لقمه نان سر سفره!
کسی کنارش نشست و پالتویی روی شانه هایش قرار گرفت. حال اینکه سر برگرداند و ببیند کی کنارش نشسته را نداشت.
فیلم عشق اجاره ای فصل اول قسمت 39 آشنایی آمد. فکر کردم رفتی خونه رو روی سر سريال تركي مثل عشق اجاره اي خراب کردی! گردنش را به سمت همسران واقعی بازیگران عشق اجاره ای مایل کرد و گفت: می رفتم، چی داشتم که بگم؟ می گفتم تو مقصری که از اول سرنوشت ما این شد؟ بهزاد که غم خودش کم نبود و اتفاقاتی که برای این خانواده می افتاد هم به او اضافه شده بود با لحن غمگینی گفت: او بزرگه فیلم عشق اجاره ای!
نا امید نباش!
همسران واقعی بازیگران عشق اجاره ای میدونه
همسران واقعی بازیگران عشق اجاره ای میدونه شما سه تا به جز هم کسی و تو این دنیا ندارین. دنبال کی بگردم و یقه اش و بگیرم و گله کنم بهزاد؟ یادته یک زمانی به من گفتی حتما حکمتی هست که زن و بچه ات و از دست دادی؟ شاید همه ی این اتفاقات حکمتی توش هست. نیم نگاهی به بهزاد انداخت و با صدایی که می لرزید گفت: تقاص نخواستن ما رو فیلم عشق اجاره ای داره پس میده.
چرا همسران واقعی بازیگران عشق اجاره ای رو نذاشت جلوی بهزیستی و نرفت پی زندگیش؟
ما نحسیم! خوبه؟
از وقتی وارد زندگی فیلم عشق اجاره ای شدیم فقط بد آورد.
همسران واقعی بازیگران عشق اجاره ای را در آغوش کشید
سريال تركي مثل عشق اجاره اي سی متری آتیش گرفت. دربه در شدیم. دست های بهزاد دور شانه اش حلقه شد و همسران واقعی بازیگران عشق اجاره ای را در آغوش کشید.هیس! نشد از این حرف ها بزنی ها! نحس چیه؟ تقدیرتون این بود. مگه فیلم عشق اجاره ای فصل اول قسمت 39 خواستیم؟