همسریابی آنلاین هلو - دوستیابی


لینک برنامه های دوستیابی با رادار

دوستینو با لینک مستقیم بهش کرد رفت بیرون سر خوردم روی شدم امیر اونجا وایستاده بود دستام داشت میلرزید از نفسای تند برنامه دوستیابی با شماره تلفن معلوم بود

لینک برنامه های دوستیابی با رادار - دوستیابی


تصویر برنامه های دوستیابی با رادار

کیه وارد اتاق شدم یک اتاق خیلی شیک بود ست کرم و طلییش جلوه زیبایی به محیط اتاق داده بود بی خیال اتاق شدم سمت کیفم رفتم تا میخواستم در کیفم رو باز کنم صدای در اومد و بعد صدای قدم های فرد روبه روم ترسیده برگشتم و با دیدن فرد روبه روم شکه شدم کاوه کی مرام بود سعی کردم محلش ندم که دستش روی شونم نشست سریع برگشتم ببخشید کاری دارین اینجا ؟؟

معلوم بود حالش خوب نبود چشماش سرخ بود قهقهه ی بلندی زد و بریده بریده گفت: ع...عسل برنامه دوستیابی با شماره تلفن ..... تو برای برنامه های دوستیابی با رادار برنامه دوستیابی با شماره تلفن . . .. بهترین روش دوست یابی مجازی.. ...

دوستینو با لینک مستقیم دوباره قهقهه ای زد

دوستینو با لینک مستقیم دوباره قهقهه ای زد معلوم بود قشنگ که حالش خوب نیست توو... ولم کن باهام کاری نداشته باش اشکام روی گونه هام میریخت و صورتم رو خیس میکرد خیلی حیفی عسل خیلیییی تو باید مال من باشی دیگه داشت ترسم بیشتر میشد اگه اتفاقی بیفته خودم رو نمیبخشم سیل اشکام سرازیر شد نزدیک و نزدیکتر شد حیفی عسل خیلی حیف و دوباره خنده ی بلندی کرد که در اتاق باشدت باز شد ترسیده یک نگاه به در و یک نگاه به کاوه کردم هیکل مردونه بهترین روش دوست یابی مجازی توی در نمایان شد یک حرکت پرتش کرد روی زمین و شروع کرد به زدنش محکم میزد میزدش و میگفت میکشمت به میکشمت میترسیدم اتفاقی بیفته با هق هق گفتم: ساترا برنامه های دوستیابی با رادار ولش کن من این پست عوضی رو میکشم خونتو میریزم امیر توروجون من ولش کن غلط کرد ولش کن بالاخره ولش کرد کاوه بازم ولکن نبود ولی با نگاهی که دوستینو با لینک مستقیم بهش کرد رفت بیرون سر خوردم روی شدم امیر اونجا وایستاده بود دستام داشت میلرزید از نفسای تند برنامه دوستیابی با شماره تلفن معلوم بود عصبیه برنامه های دوستیابی با رادار من.. ....

میدونم همچیو شنیدم نمیخاد توضیح بدی نمیدونم چیشد که خودمو توی آغوشش انداختم و بلند گریه کردم.

من توی آغوش بهترین روش دوست یابی مجازی بودم

یک لحظه حس کردم توی امن ترین جای دنیام من توی آغوش بهترین روش دوست یابی مجازی بودم و اون هیچکاری نمیکرد و دستاش رو دورم قفل کرده بود بعد از اینکه آروم شدم از آغوشش بیرون اومدم ببخشید دست.. ..

اشکال نداره گاهی وقتا آدم نیاز داره به یک تکیه گاه به یک پشت مهم نیست که طرف کی باشه یا باهات چه نسبتی داشته باشه مهم اینه که بتونی روش حساب کنی از این به بعد هر اتفاقی واست افتاد بدون من به عنوان یک تکیه گاه پشتتم و بعد از اونجا دور شد اشکام بیشتر جاری شد چون از این الان که عاشقانه دوسش داشتم پشتم بود و میدونستم که پشتم یک کوهه که اگه دنیا روبه روم باشه بازم من محکم محکمم و نیاز به هیچ پشت وانه ای جز برنامه دوستیابی با شماره تلفن ندارم چون واقعا دوسش دارم و قلبم بخاطر اون میتپه توی آینه نگاه کردم به خودم آرایشم بهم نریخته بود فقط چشمام سرخ بود یک قرص برداشتم و بدون آب خوردم تا مبادا کسی بیاد و دوباره اون اتفاق بیفته رفتم پایین میدونستم رستا چیزی نمیدونه چون با دوستینو با لینک مستقیم سرسنگین بود نشستم کنار بهترین روش دوست یابی مجازی و سعی کردم از جام تکون نخورم چون واقعا میترسیدم تا. ................. برنامه های دوستیابی با رادار یک ربع بود مهسا رفته بود دیگه واقعا داشتم نگران میشدم هرکار داشت باید تا الان تموم میشد

مطالب مشابه


آخرین مطالب