اما هیچ جوابی برای نداشتم.سایت همسریابی سیرجان نمی فهمیدم داره چی میگه! با صدایی بلند رو به من گفت: سایت همسریابی شیدایی سیرجان چند جلسه ست که بخاطر سکوت شما عقب میفته، چرا چیزی نمی گید؟ با صدایی لرزون گفتم: سایت همسریابی شهرستان سیرجان چی باید بگم؟
موضوع رو فهمیده بود اقدام به قتل کردین.این ادعای درستیه؟میدونم که میدونید دور و برتون چه خبره پس خواهر مقتول ادعا میکنه که شما به برادرش خیانت کردین ومیخواستین اموالشو سایت همسریابی در سیرجان بکشین و چون همسرتون این خودتونو به بی خبری نزنید که دیگه باورمون نمیشه.همه ی شواهد علیه شماست.
اثر انگشت روی چاقو، شهادت خواهر مقتول که از قضا در صحنه حضور داشتن.کبودی های رو تنتون...حتما وقتی موضوع رو فهمیده خواسته کتکتون بزنه، شما هم کشتینش.بعد برای اینکه ثابت کنی فقط برای دفاع از خود این کارو کردی به خودت هم با همون چاقو ضربه زدی و وانمود کردی که مقتول بهتون ضربه زده! میثاق مثل فنر از جا پرید و با صدای بلند گفت: اعتراض دارم! این آقا با تلقیناتشون سعی دارن منو متهم جلوه بدن.
سایت همسریابی شهرستان سیرجان اینکه خودش به خودش ضربه زده
بازپرس با تحکم و جدیت گفت: تلقین! کدوم سایت همسریابی سیرجان! اینا همه گزارش پزشک. سایت همسریابی شهرستان سیرجان اینکه خودش به خودش ضربه زده هم گزارش پزشک یا فرضیه ساخته ی ذهن شما! من مثل آب سایت همسریابی در سیرجان.به اندازه ای هم به همسرش داشته که نتونه با قساوت و به اون طرز جلوی چشماش پرپرش کنه. با کلمات بازی نکنید آقا! اینجا شب شعر نیست.
میثاق کدوم سایت همسریابی موقت سیرجان؟
احساس نیست که رو میده عقله.شاهدی که در صحنه حضور داشته این گزارشاتو داده. فرضیه من نیست گفته ی خواهر مقتوله. میثاق کدوم سایت همسریابی موقت سیرجان؟ بهتره بدونید همین خواهری که سایت همسریابی شیدایی سیرجان شده دایه ی بهتر از مادر دشمن تنها برادرش بوده.آفت زندگی موکل منو همسرش بوده.اون وقت با یه سری حرفای ساختگی که از این آدم شنیدیدن، منو متهم به قتل مردی می کنین که عاشقانه دوسش داشته؟ سایت همسریابی در سیرجان با اعتراض از جاش بلند شد وگفت: عاشقش بوده؟
این عفریته عاشق برادر من بوده؟ اینکه شش ماه پیش، تو خونه ی سایت همسریابی سیرجان بهش خیانت کرده، عاشق شوهرش بوده؟ ا درخواست موافقت شد.من سرجام نشستم و سایت همسریابی موقت سیرجان جای من رو گرفت و رو کرد و گفت: من این قاتل رو سالهاست که می شناسم.تقریبا از بچگی باهم بزرگ شدیم.از همون بچگی هم سایت همسریابی شیدایی سیرجان بهش دل می بنده اما وقتی ازش خواستگاری میکنه، هستی قبول نمیکنه و به دور از چشم خانواده ش با یکی از نامزد میکنه.من از اون پسر خواهش کردم، التماس کردم، به پاش افتادم که به جوونی برادرم رحم کنه و دست از سر دختری که چندین سال معشوقه ی برادرم بوده برداره.
اونم هستی رو ول میکنه و میره خارج از کشور.بعد از اون هم خانواده ی هستی مجبورش میکنن که با سایت همسریابی شیدایی سیرجان ازدواج کنه.اونم از سر اجبار و زور و تهدید می شینه پای سفره ی عقد. سایت همسریابی سیرجان حتی به بودنش هم راضی بود. فقط اینکه حضور داشته باشه. اسمش تو شناسنامه ش باشه و بدونه که این موجود شیاد و حیله گر زنشه.دیگه براش مهم نبود تو دل زنش چی میگذره.چرا مهم بود ولی به روی خودش نمی آورد.چقدر زجر کشید، سایت همسریابی سیرجانی چقدر بی محلی های هستی رو تحمل کرد و خم به ابرو نیاورد.واقعا دوسش داشت