
نفهمیدم کی بچه ها از پیشمون رفتن، برگشتم اطراف و نگاه کردم: همسریابی هلو جدید پس بچه ها کو آرتام همینطور که در و واسم همسریابی جدید هلو قم میکرد و اخماش تو هم بود گفت وقتی جنابعالی تو کف حرف من مونده بودی رفتن سمت ماشین خودشون. بیشعووووووووور، به من میگه تو کف حرفش موندم حالت و میگیرم. آرتام به سمت در طرف خودش رفت، هنوز نشسته بود که گفتم: پنل کاربری سایت همسریابی هلو جدید کف؟؟؟؟
سایت همسریابی هلو جدید وز وزم تو کف موندن داره؟؟؟ سریع پریدم تو ماشین و در و بستم. همسریابی هلو جدید هنوز نیومده بود، فقط نیم رخشو میدیدم که یک دستش تو جیبش بود دست دیگش احتمالا تو موهاش بعد از چند ثانیه نشست تو ماشین، بدون اینکه نگاش کنم به سمت پنجره برگشتم. دو دقیقه گذشت راه نیفتاد، ای سایت همسریابی هلو جدید این چرا راه نمیفته دیر شد. اسلوموشن برگشتم طرفش، وای این چرا اینقدر عصبی شده ؟
سایت همسریابی هلو ادرس جدید.. دیگه با چشای ریز شده نگام میکرد
با لکنت گفتم: راه...بی...بی.. .سایت همسریابی هلو ادرس جدید.. دیگه با چشای ریز شده نگام میکرد، گوشه مانتوم وگرفت و به سمت خودش کشید، سرم خورد به چونش و از درد نفسم بند اومد چون دقیقا همسریابی جدید هلو قم تو سرم فرو رفت. خوب گوشات و باز کن ببین چی میگم، بار آخرت باشه خیلی احساس شجاعت میکنی و هرچی تو مغز پوکته میریزی بیرون، این دفعه مثل قضیه ماشینم نیست که زدی داغونش کردی و فرستادیش اوراقی، سایت همسریابی هلو جدید شجاعتت مساوی با رفتن تو به سمت اوراقیه، اگه تا الان هرکار ک ردی دربرابر بچه بازیات ساکت شدم معنیش این نیست که شیر بشی و احساس کنی میتونی بتازونی. درسته سروانی و شغلت خطره ولی فکر نکن تو هم ضد خطری و همسریابی هلو جدید!
الان تو از شانس بدم زنمی و اگه بخوام هم جواب حرفای اضافتو بدم و جواب کارایی که کردی، کاری میکنم که موقعیت های بهترت و بعد از ازدواج با من از دست بدی، پس سعی نکن عصبیم کنی.
پنل کاربری سایت همسریابی هلو جدید اشکام بریزه، اشکای من ارزشش بیشتر
با تموم شدن حرفاش و دستش و از روی مانتوم برداشت و کمربندش و بست به پشتی صندلی تکیه دادم، نه باید اجازه بدم جلوی پنل کاربری سایت همسریابی هلو جدید اشکام بریزه، اشکای من ارزشش بیشتر از اینکه بخوام جلوی یک آدم بی ارزش پایین بریزه. تازه داشتم میفهمیدم چه غلطی کردم، تازه داشتم میفهمیدم، این سایت همسریابی هلو ادرس جدید که ظاهرش فقط مغروره، پشتش کسی که اگه پا رو دمش بذاری لهت میکنه.
همسریابی هلو جدید داشتم میفهمیدم که من کجای این بازیم، بازی که خودم شروع کرده بودم، سایت همسریابی هلو جدید همونجا به خودم قول دادم که جواب تمام توهیناش و بدم وقتی که من واز دست بده، اون وقت میفهمه که از دستم داده اونوقت میفهمه آرتام از ماشین پیاده شد و در و باز کرد، حتی نیم نگاهی هم بهش نکردم، همسریابی جدید هلو قم از کنارش رد بشم که محکم بازوم وگرفت و بعد دور کمرم. برگشتم نگاش کردم، آروم طوری که بقیه نتونن لب خونی کنن گفت: قرار شد مثل عاشقای دل خسته برخورد نکنی، همونطوری که پنل کاربری سایت همسریابی هلو جدیدترین سایت تنهاییت من ومیپرستی، چه اعتماد به سقفی. ولی حرصم و فقط با کوبوندن کفشای ده سانتیم روی پاش خالی کردم،