
به گوشم!! از ترس حضور باربد باهاشون نا خواسته از جام پریدم و آماده فرار شدم که محمد طعنه زد: نترس جلادت رو نیاوردیم تو سکوت بهشون نگاه کردم و یاد حرف فرزاد افتادم که محمد مریضه، ناخواسته دلم لرزید و رفتم طرفش و تو آغوش کشیدمش بعد از این همه سختی چرا باز باید این طوری بشه! ؟ متاسفم آهنگ هندی سلمان خان سیارا می سیارا دست هاش رو دورم تنگ تر کرد اگه قول بدی هر روز بغلم کنی شک ندارم هر روز یه روز به عمرم اضافه بشه آهنگ هندی سلمان خان به مبل ها اشاره کرد بیاید صحبت کنیم همه روی مبل نشستیم که کمند رو به من گفت: چه رابطه ای بین شما دوتا هست که ایشون از اون سر دنیا خودش رو رسونده به شما! ؟!
برای آهنگ هندی سلمان خان رادهه ترجمه کردم که آهنگ هندی سلمان خان بادیگارد هم نامردی نکرد و گفت: من به ایشون در خواست ازدواج دادم ولی به طور کلی دوست های صمیمی ای بودیم چون تو عمل انجام شده قرار گرفته بودم گفتم البته بیشتر دوست بودیم کمند ناراحت گفت: بله متوجه حرفشون شدم و به زبان فارسی توپید بهم پس باربد چی؟
آهنگ هندی سلمان خان عید مبارک رو به من گفت
خب... خب... محمد دخالت کرد دنیا خودش می دونه کدوم انتخاب بهتره چیزی نگو آهنگ هندی سلمان خان عید مبارک رو به من گفت: به آهنگ هندی سلمان خان تیری نام بگو من خودم پشت تو هستم اون می تونه برگرده کشورش و تو هر جا خواستی بری حرف آهنگ هندی سلمان خان سلطان رو به آهنگ هندی سلمان خان رادهه زدم و اون گفت دنیا از من در خواست کرده و من تا وقتی خودش ازم نخواد تنهاش نمی ذارم کمند نظر تو چیه دنیا؟
جدی و محکم گفتم: دیگه نمی خوام زیر نظر باشم من با آهنگ هندی سلمان خان بادیگارد میرم محمد نکن این کارو کمند دنیا تنهامون نذار، بذاریه چند سالی رو با هم باشیم آهنگ هندی سلمان خان رادهه من متوجه حرف هاتون نمی شم! بهش گفتم: دارن میگن که نرو و بمون آهنگ هندی سلمان خان دم گوشم گفت: خودم باهاتم دوست نداری بمونی شک نکن.
آهنگ هندی سلمان خان سیارا می سیارا گفت
سرمو انداختم پایین که آهنگ هندی سلمان خان سیارا می سیارا گفت: حتی اگه بری هم ما همیشه به یاد تو هستیم کمند خواهش می کنم دنیا، ما رو تنها نذار سرمو انداختم پایین...
هر چقدر به موندن فکر می کردم بیشتر متوجه می شدم که باید برم! باید برم و اگر خواستم بیان دنبالم میام بهتون سر میزنم دنیا اگه می خوای بری و باربد رو دوست داری، به آهنگ هندی سلمان خان بگو بره من خودم برات همه چی رو آماده می کنم به آهنگ هندی سلمان خان تیری نام نگاه کردم نه می خوام با کارن برم نمی خوام دیگه هیچ وقت برگردم این جا آهنگ هندی سلمان خان تیری نام دلیل این همه اصرار چیه؟؟! تو چشم هاش عمیق نگاه کردم خودمو گم کنم و افسرده بشم، بذارید برم! بذارید آروم بشم آهنگ هندی سلمان خان عید مبارک از جاش بلند شد پس برای همیشه باربد رو فراموش کن، چون تو غیرت و قلب اونو با آهنگ هندی سلمان خان رادهه بودنت نابود کردی!
کمند بریم کمند آخرین نگاه رو بهم انداخت و رفتن... آهنگ هندی سلمان خان متوجه شد که حالم خرابه، دست انداخت دور گردنم و سرمو تو سینش فشار داد... آروم باش، پدر و مادر اصلیت خیلی دوست داشتنی بودن یه آه عمیق کشیدم من خیلی احساس تنهایی می کنم پیشونیم رو بوسید از این جا رفتیم، یه هفته کلا مهمونی میریم و خوش می گذرونیم تا حالت تغییر کنه و بعد فکر کنی به این که چه کاری می خوای و دوست داری چه جوابی به پیشنهاد من بدی! ممنونم ازت برو اتاق بالا من میرم بلیط بگیرم باشه آهنگ هندی سلمان خان بادیگارد می خوای باهات بیام؟ لبخند زدم: نه نیاز نیست پس من برم که زود بیام چرا اینترنتی نمی گیری؟ چند تا سوال دارم، باید خودم برم باشه پیشونیم رو بوسید و رفت و من بلند شدم.