همسریابی آنلاین هلو - دوستیابی


محبوب ترین اپلیکیشن های دوستیابی کدامند؟

اپلیکیشن های دوستیابی فارسی پرداخت میکنم اپلیکیشن های دوستیابی کره ای با چشمای گریون به سمتم برگشت با دیدنم انگار شناخته باشه یکم جا خورد اشکاش خشک شدن

محبوب ترین اپلیکیشن های دوستیابی کدامند؟ - دوستیابی


دانلود اپلیکیشن های دوستیابی

کالفه موبایلو توی جیبم انداختم از روی صندلی بلند شدم از اینکه اینقدر یه جا نشستم کالفه شدم عملش طول میکشید امیدوارم فقط اتفاقی براش نیفته چون اصال تحمل یه ضربه دیگرو نداشتم همینطور که برای خودم عصبی قدم میزدم متوجه جروبحث دو نفر شدم اولش خواستم بی تفاوت بگذرم اما صدای یکیشون برام آشنا بود به خاطرهمین باعث شد به اون سمت برگردم که یکهو متوجه همون اپلیکیشن های دوستیابی معروف که اون شب توی مهمونی دیده بودمش شدم یه ابروم باال پرید عجب تصادفی _چرا نمیفهمید؟دارم میگم حال مادرم خوب نیست

_اپلیکیشن های دوستیابی منم بهتون گفتم دکترش تا پولو واریز نکنید عملش نمیکنه _لطفا عملش کنید...پولو هرجور شده جور میکنم...خواهش میکنم...اپلیکیشن های دوستیابی بذارید با دکتر حرف بزنم...مادرم ناراحتی قلبی داره شوخی که نیست اخمی کردم از اینهمه ظلمایی که در حق اون اپلیکیشن های دوستیابی رایگان بدبخت میشد پوفی کشیدم چرا مدام در حال دستوپا زدن و التماس کردن بود؟معلومه اپلیکیشن های دوستیابی ایران خیلی دوست داره چون به شدت درحال اشک ریختن و التماس کردن بود چه قدر آدمای اطرافمون بیرحم شده بودن به راحتی کاری که از دستشون برمی اومدو به خاطر پول پس میزدن

با جون آدما بازی میکردن و ساده از کنار التماس های اطرافیانشون میگذشتن درسته خیلی وقته از این فرهنگ و آدمای این کشور دور بودم اما انگار توی این دوریم هنوز اعتقادات و انسانیتو فراموش نکرده بودم به خصوص ایرانی بودنمو اما انگار بعضی ها این شرافتو از یاد برده بودن تصمیم خودمو گرفته بودم به سمتشون رفتم نمیدونم این تصمیمم به خاطر شباهتش به اپلیکیشن های دوستیابی ترکیه بود که دلمو میلرزوند یا به خاطر انسانیت خودم که دلم میخواست بهش کمک کنم نمیدونم اما هرچی که بود از ته دلم دوست داشتم بهش کمک کنم و گرشو باز کنم بهشون که رسیدم با لحن جدی گفتم:

اپلیکیشن های دوستیابی فارسی پرداخت میکنم

اپلیکیشن های دوستیابی فارسی پرداخت میکنم اپلیکیشن های دوستیابی کره ای با چشمای گریون به سمتم برگشت با دیدنم انگار شناخته باشه یکم جا خورد اشکاش خشک شدن اما کم کم روشو ازم گرفت _نیازی نیست آقا همون کمکی که قبال بهم کردید برای هفت پشتم بس بود _چرا لجبازی میکنید؟اصال قرض میدم فعال کار مادرتونو باهاش راه بندازین ایشون توی الویتن اپلیکیشن های دوستیابی کره ای بهم نگاه کرد دستی به چشماش کشید بغض کرد به سختی لب زد _نمیشه یعنی...نمیدونم...توی دوراهی...گیر کردم بی توجه به حرفش با تحکم خاصی به سمت پرستار برگشتم و گفتم: _اپلیکیشن های دوستیابی اپلیکیشن های دوستیابی فارسی حساب میکنم فرمو بهم بدین و بعد از کنار اپلیکیشن های دوستیابی معروف که حتی هنوز اسمشم نمیدونستم اما توی ذهنم اسم اپلیکیشن های دوستیابی ترکیه رو روش گذاشته بودم رد شدم به سمت پذیرش رفتم به نیت خوب شدن دامون میخواستم یه کار خیر بکنم یه کمک انسان دوستانه به دختر دست تنهایی که هربار حین سختی هاش تنها دیدمش درواقع هرکس دیگه ای هم جای اون بود

داشتم جای برنامه های دوستیابی جدید فداکارو میگرفتم 

این کمکو بهش میکردم بار اولم نبود که از این کارا میکردم یه طورایی کم کم داشتم جای برنامه های دوستیابی جدید فداکارو میگرفتم اطالعات فرمو که پر کردم بعد از امضا کردنش به سمت دختر ه برگشتم کنارم توی سکوت ایستاده بودو با چشمای اشکی داشت به فرم و خودکار توی دستم نگاه میکرد _پدری برادری کسی نداری؟ بینیشو باال کشیدو بهم نگاه کرد چشماش عسلی رنگ بود دقیقا همرنگ چشمای خواهرم خوشگل بود اما خب صورتش حسابی داغون شده بود زیر چشماش کبود بود گوشه لبش کمی خراش برداشته بودو کنار ابروشم شکسته بود صورت گردو سفیدی داشت ناخواسته یاد صورت غرق خون اپلیکیشن های دوستیابی ترکیه افتادم که باعث شد دوباره قلبم تیر خفیفی بکشه _دارم _پس کجان؟اونم توی یه همچین شرایطی؟

_خبر ندارن اومدنشونم بی فایدس چون کاری نمیتونن بکنن یه ابروم باال پرید یعنی چی کاری از دستشون برنمی اومد؟نمیتونستم جلوی کنجکاویمو بگیرم از فکر اینکه دیشب بعد از رفتنم دوباره اون اپلیکیشن های دوستیابی براش دم درآورده باشه و کتکش زده باشه عصبانی میشدم به خاطرهمین پرسیدم: _کی کتکت زده؟ بهم نگاه کرد نگاهش سرد شد فرمو برداشت امضاش کرد و بی تفاوت بهم نگاه کرد _به اپلیکیشن های دوستیابی رایگان مربوط نیست و از کنارم رد شدو به یه سمت دیگه رفت اخمی کردم

مطالب مشابه


آخرین مطالب