جلو آمد همسریابی دوهمدم اینترنتی را آ هسته از سرم کشید خسته نباشی بعد خم شد و روی موهایم را بوسید و من از آشپزخانه بیرون زدم تاپ و شورتک خنک و بهاری ام را پوشیدم، موهایم را شانه زدم و باز گذاشتم شان موبایلم را چک کردم.
رویا سلفی خودش و همسریابی دوهمدم اینترنتی را برایم فرستاده بود از فکر ی که به ذهنم رسید خنده ام گرفت، قیافه هردوشان دیدنی بود اگرمن هم سلفی خودم و سایت همسریابی اینترنتی دوهمدم جدید را سایت همسریابی اینترنتی دوهمدم جدید می فرستادم!
آهنگ من و ادرس جدید سایت دوهمدم
گوشی را همانجا روی میز آرایش گذاشتم و خواستم از اتاق بیرون بروم که صدای آهنگ پرواز همسریابی دوهمدم اینترنتی شیراز آمد آهنگ من و ادرس جدید سایت دوهمدم... خاطرات مان با این آهنگ جلوی چشمم زنده شد دستش را گرفتم و خواستم تانگو برقصیم نه نگفت... چشمهای خوشرنگ و نافذش از تماشای صورتم خسته نمیشد تقه ای که به در خورد شانه هایم را پراند و از خاطراتم بیرون آمدم نفس عمیقی کشیدم و در را باز کردم دست در جیب شلوار ورزشی اش داشت و تی شرت سفیدش به تنش چسبیده بود دست به سمتم دراز کرد و من مطیعانه دست در دستش گذاشتم همانطور که صورتم را کاوش میکرد مرا به میان سالن کشید قصدش را می دانستم.
می خواست تجدید خاطره کند مسخ نگاه خیره اش بودم دستان لرزانم را روی شانه های پهن و محکمش گذاشتم و نگاهم از حالت خاص و رنگین نگاهش کنده نمیشد.. . تانگو را آهسته و با ریتم میرقصید ک به دلم می نشست چشم بستم.. . ادرس جدید سایت دوهمدم که به انتها رسید ما هم از حرکت ایستادیم و او سر پایین کشید پیشانی به پیشانی ام چسباند و با صدای مردانه و زیبایش گفت: اما نمی زندگی بدون تو شدن ارزه یه عمر تشنه ات بمونم زمزمه اش روحم را نوازش کرد و این همان مردیست.
نمی توانم از سایت رسمی همسریابی دوهمدم بگذرم
که یک روز سنگ صبور تمام درد ها و بی کسی هایم بود و من کم کم داشتم به این باور می رسیدم که نمی توانم از سایت رسمی همسریابی دوهمدم بگذرم.. .
آب دهانم را قورت دادم و گفتم: می رم یه چیز خنک بیارم صدای خنده اش را از پشت سر شنیدم و خنده به لبم آمد.. . بستنی وانیلی را همراه با چند برش طالبی و چند تکه یخ توی مخلوط کن ریختم و دکمه اش را زدم.. . دو لیوان بزرگ از همسریابی دوهمدم اینترنتی برداشتم هلن ؟ مخلوط کن را خاموش کردم جونم ؟ پشت به او داشتم و نمی دیدمش، لحظه موهایم را به بازی گرفت می دونی چند وقته اینطوری جوابمو ندادی ؟ نی شیشه ای را میان محتویات اسفنجی ِشیک فرو بردم و سایت رسمی همسریابی دوهمدم در همان موقعیت چسبیده به تنم لیوان خودش را برداشت و به لب برد سایت همسریابی اینترنتی دوهمدم جدید به دست کمی به عقب راندمش و او گفت: قلبم درد میکنه از دستت، چیکار کنم باهات ؟ ادرس جدید سایت دوهمدم را بین دندان گرفتم و بر یده بر یده گفتم: قلبت چرا ؟ هنوز خیره من بود و من عاشق این خیرگی. .. لیوان خالی را روی کابینت گذاشتم آمدم از در آشپزخانه بیرون بزنم که سد راهم شد بازویم چسبید به سمت خودش کشید وچانه ام را بالا داد چرا ازم فرار می کنی ؟ خوابم میاد