هنوز داشت با غذاش بازی میکرد. با جدیت گفتم د..بخور.. وبعدشروع کرد به خوردن خیلی خنده دار بود اما خب نباید میخندیدم. نقشم خراب میشد..
ورود به سایت طوبی با ارسال پیامک که تموم شد
ورود به سایت طوبی با ارسال پیامک که تموم شد.ظرفا رو برداشتیم و سایت صیغه یابی طوبی ظرفارو شست. چایی سازو روشن کردم. و رفتم یه گوشه و خودمو با گوشیم مشغول کردم. واسه احسان پی. ام فرستادم که حالشو بپرسم. هرچند دل خوشی ازت ندارم ولی چون بخاطر سایت صیغه طوبی کتک خوردی دارم حالتو میپرسم.خوبی؟ بیست و چهار ساعت آنلاینه. همون شکلکه که دور سرش بانده و دماسنج دهنشه رو گذاشت.
خوبت میشه جیگرم حال میده درد داری. بازم شکلک گذاشت اونیکه لبش مثال پرانتزه ب سمت پایین. انگار لال مونیم گرفتی داش گلم. نخیر.خیلیم خوبم تاچشت دراد. کاش هامون زبونتو از حلقومت بیرون میکشید من راحت شم. دلت میاد. اوهوم خیلی. برو با اون قیافت من دیگه تورو ندوست. وای منو این همه خوش بختی محاله. سایت صیغه یاب طوبی از شوخی در رفته مواظب سایت صیغه طوبی باش...دیروز دوبار میخواستن بدوزدنش...
اما جون من با سایت صیغه یابی طوبی خوب باش
اشکال نداره بامن حرف نزن دلخور باش ماالی سایت صیغه طوبی هم روش. اما جون من با سایت صیغه یابی طوبی خوب باش سایت صیغه یاب طوبی این بچه رو خون به جگر نکن بسه بدبخت...بیچاره. دیگه جواب ندادم چون حس کردم سایت صیغه یابی طوبی داره از آشپز خونه میاد چون صدای استکانا اومد که گذاشت داخل سینی. بعد از پنج دقیقه اومد بیرون و رو مبل یه نفره نشست. سینی رو گذاشت روی میزو کنترل و برداشت و تلوزیون و روشن کرد یواشکی کاپ بزرگی که توش شکلات ریخته بودو برداشتم.
مثلا دارم میخورم سایت صیغه طوبی دستشو اورد که کاپو برداره نبود به سینی زل زد و بعد به من. اشتباه برداشتیییاا دوست داشتم اذیتش کنم. نه درسته من شوکول دوس دارم چیزی نگفت و چایی رو برداشت یکم که گذشت خاستم شکلاتو بخورم...با اشتها که مثلا دوست داشتم بخورم سر کشیدمش. لیوان اوردم پایین یه نگاه داخلش کردم این که شکلات بود. ...انگار زهرمار بود. ....خیلی تلخ و بد مزه بود. همه محتوای شکلات تو دهنم بود سایت صیغه یابی طوبی متوجه شد یه پوز خند زد و گفت: تلخه نه.... واسه اینکه کم نیارم با بدبختی قورتش دادم از بس تلخ بود اشک چشام در اومد..