چشمام و گربه شرک کردم و لبام و برچیدم. جدی؟! نفس عمیقی کشید و نگاهش که به قاب عکس بچه ها خورد فاصله گرفت. غم سمج ی تو چشماش سایه انداخته بود. رو به روی آ ینه وایستاد و خیره به پی ام عاشقانه خاص گفت: هستم، ولی خالیم...
پیامک عاشقانه خاص برای همسر طلوع صبح چی بودم؟
پیامک عاشقانه خاص برای همسر طلوع صبح چی بودم؟! دوست داشتم از بپرسم فرش خوشبخت ی و که از زیر پاهامون میکشی کنار، نمیتونی دستمون و بگیری که نیوفتیم؟ نیم خیز شدم و با صدای خش داری لب زدم:
هستم...چون میدونم تو هست ی...رانا و پیامک عاشقانه خاص برای عشقم هستن... چشماشو بست که صدای زنگ گوشیش بلند شد. نگاهی به صفحه انداخت و با نیم نگاه ی به پیامک عاشقانه خاص برای همسر طلوع صبح از اتاق بیرون رفت.
نگاهم به جای خالیش موند و دوباره روی تخت فرود اومدم. چرا رفت بیرون؟ چرا پیش پیام عاشقانه خاص انگلیسی حرف نزد؟! فکرای مزاحم و پس زدم و چندبار پلک زدم، ولی موفق نشدم... از تخت پایین اومدم و درحالی که دوطرف ژاکتمو به پیام عاشقانه خاص به همسر فشار میدادم بیرون رفتم. صدایی نمیومد. با سرکشی نگاه ی به اطراف انداختم که جلوم ظاهر شد. ترسیده هوف ی کشیدم: این عادت بدت و قرار نیس ترک کنی؟ ابرویی باال انداخت و 'نوچ ی' گفت. قدمی سمت اتاق برداشت و دوباره سمتم برگشت. فردا تا شب نیستم. بیرون نرو. ک ی بود؟
- رفتنت به تلفنت ربط داره؟ کنج لبش به خنده چاک خورد و شمرده گفت: عادت...به توضیح...ندارم! سرمو تکون دادم و سمت آشپزخونه راه افتادم. زمزمه وار گفتم: پیام عاشقانه فوق العاده خاص عادت به حرف گوش کردن ندارم! نیشخند عصبیای زدم... پی ام عاشقانه خاص پامو رو زمین کشیدم و سوار ماشینم که شدم خواستم حرکت کنم که یه ماشین دیگه کنارم پارک کرد طوری که نمی تونستم حرکت کنم. بوق زدم تا بکشه کنار، پی ام عاشقانه خاص عکس العملی نشون نداد. شیشه هاش دودی بود و داخلشم دیده نمی شد. پنجره رو کشیدم پایین و بلند گفتم: اگه مردم آزاری بیام آزارو نشونت بدم! انگار اعتنا کر د که شیشه رو پایین کشید. به قدری قیافش بچه می زد که بخوام بیخیالش بشم.
- پسری حدود ۱۷_۱۸ساله بود. خشونت الزم نیست. بوق می زدی می رفتم! پوزخندی به قیافه طلبکارش زدم. کدوم واحدی؟ یه سمعک کادوپیچ شده می فرستم برات. قیافشو کج کرد و دود سیگارشو فوت کرد تو صورتم و ماشینو جلوتر برد. زیر لب با پیام عاشقانه خاص به همسر گفتم: آروم....آروم...نفس عمیق بکش. می دونستم نمی تونم به پیام عاشقانه خاص به همسر مسلط بشم. گازشو گرفتم و از پارکینگ بیرون رفتم... بین راه نگه داشتم و پیاده شدم. نگاهمو از پمپ بنز ین شلوغ گرفتم و گوشیمو تو دستم چرخوندم. با یادآوری رابرت شمارشو گرفتم که به یه بوق نرسیده جواب داد: چه عجب!
- پوزخند صداداری زدم: گوساله یه ماهه زنگ نمی زن ی پیام عاشقانه فوق العاده خاص زدن ی می گ ی چه عجب! صدای خندش بلند شد و انگار که داره راه می ره گفت: خب حاال. چه خبر؟ خوبین؟ هه آره خوبیم.
پیامک صبح بخیر عاشقانه خاص تشنه اینم
بچه هارو یه ب ی شرف ی برداشته برده پیامک صبح بخیر عاشقانه خاص تشنه اینم چجوری گیرش بیارم و نفسشو ببرم. داشت چیزی میخورد که به گلوش پر ید و به سرفه افتاد. حساب ی که رو اعصابم آسفالت کشید متحیر گفت: ِکی؟ دو روزی می شه. ببین هرکاری الزم باشه می کنم. نگران نباش اگه می خواستن بالیی سرشون بیارن خبرش می رسید. صورتمو جمع کردم: از کجا می دون ی سالمن؟ تک خنده مضحک ی کرد: خب پیامک عاشقانه خاص برای عشقم گفت ی دزدیدن نگفت ی که کشت.... بلند گفتم: خفه! باشه بابا. حاال کجایی؟ دنبال ردم. باشه مواظب باش. پیام عاشقانه خاص انگلیسی فعال باید برم. وایسا ببینم. از ِپی ام عاشقانه خاص.... بین حرفم رفت: عاشقانه خاص پیام رسان سروش خوبه. سمت ماشین رفتم و سوار شدم: بگو زنگ بزنه.